صفحه محصول - پاورپوینت تحلیل نظریه های انسان شناسی

پاورپوینت تحلیل نظریه های انسان شناسی (pptx) 16 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 16 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

تحلیل نظریه های انسان شناسی درس سوم : تطور گرایی (این درس با کمک خانم فاطمه حیدری تهیه شده است) تعریف در زبان فارسي evolution به تطور و تکامل ترجمه شده است. از لحاظ معنايي در مفهومی که این واژه در قرن نوزدهم داشت، تکامل گرايي واژه دقيق تري است که به معناي به کمال رسيدن،کامل شدن و به موقعيت آرماني رسيدن است. اما با توجه به موقعیت کنونی این مکتب، بهتر است از واژه تطور گرایی استفاده کنیم که به تفسیرهای جدید نزدیکتر است. چرا تطورگرايي؟ در نظریه هاي جديد، تطور، لزوماً از يک مسير ثابت تک خطی و مثبت صحبت نمي کند، به همين دليل واژه تطورگرايي نسبت به تکامل گرايي صحيح تر است چراکه تطورگرايي يعني تغيير شکل پيدا کردن، و مهم فرايند تغيير است و نه جهت تغيير و نتیجه آن. اغریف تطور گرایی و شناخت تطور گرایی نخستین شکل از اندیشه علمی درباره انسان است که ریشه آن به قرن نوزدهم بر می گردد . امروزه علم می پذیرد که شناخت علمي تنها يکي از اشکال شناخت است و گروهي از اشکال شناخت از جمله شناخت ديني یا اشکال شناخت شهودی نیز وجود دارند که نمي توانند با ابزار علم داوري شوند، نه به شکل مثبت نه به شکل منفي. شناخت اعتقادی ، يعني هر گونه ای از شناخت نسبت به پديده هاي بيروني که اصل و اساس آن باورها و اعتقادات ذهنی باشد. این در حالی است که در رویکردهای علمی قرن نوزدهمی هیچ گونه از شناخت به جز شناخت علمی به رسمیت شناخته نمی شد. ریشه های دینی و طبیعی تطور گرایی ريشۀ اصلي تطورگرايي در فلسفه و الهيات است. در الهيات به خصوص در اديان ابراهيمي، مفهوم تطور به اين معناست که از منشأيي حرکت کنيم و به مقصدي برسيم (آفرینش و فرجام)که اين ها همگي مفاهيمي الهياتی هستند. همچنين تطورگرايي از علوم طبيعي بيرون مي آيد و نه از علوم اجتماعي. علم در ابتدا مفاهيم الهياتی از جمله تطورگرايي را از مقوله هاي ديني مي گيرد،با اين هدف که از الگوهاي ديني براي جايگزيني دين استفاده کند(اتفاقي که در قرن 19 افتاد). بنابراين از الگوها، واژه ها، نهادها و زبان آن استفاده مي کند.چراکه علوم طبيعي مي خواست جايگزين نوعي از شناخت شود که معتقد بود دورۀ آن به سر رسيده است. تطور گرایی، ثابت گرایی و آفرینش گرایی نقطه مشترکي که در ريشه لغوي تطور و تکامل وجود دارد، مفهوم تغيير ( (change است که در علوم اجتماعي و انسان شناسي عمدتاً در قالب social change و cultural change به معناي تغيير اجتماعي و تغيير فرهنگي آمده است. اصل اساسي در تطورگرايي اين است که پديده ها تغيير مي کنند. تغيير يعني يک پديده مجموعه اي از ويژگي هاي محسوس را نسبت به موقعيت قبلي به طور متفاوت نشان دهد و منظور از تغيير در نظريه تطوري، تغييري متداوم، جهت دار و داراي مرحله قابل تعریف است. به همین دلیل مفاهيم fixism به معناي ثابت گرايي و creationism به معناي آفرينش گرايي از ابتدا در مقابل تطورگرايي قرار گرفتند. منظور از این دو مفهوم آن بود که پدیده ها از ابتدا تا امروز شکل ثابتی داشته اند. داروینیسم در قرن نوزدهم ما عمدتا با یک تطورگرایی داروینی روبرو هستیم که استدلال اصلی آن این است : ميليون ها گونه اي که ما امروزه با آن ها سروکار داريم، از جمله گونه های حيواني، گونه های گياهي و غيره حاصل تغيير شکل هاي پی در پی نمونه های اولیه در اثر انطباق با محيط و رقابت با يکديگر هستند که به نمونه ها و شاخه های بی پایانی دیگری حیات بخشیده اند، بسیاری از این گونه های جدید از میان رفته اند و تنها بخشی از آنها به ما رسیده اند . داروينيسم بر اين نکته تأکيد مي کند که گونه هاي پيچيده تر ابتدا بر روي يک خط سير زماني، گونه هاي ساده تري بوده اند و آنچه که ما در يک ارگانيسم پيچيده مثل انسان مي بينيم نتيجۀ تحول و تطور از سادگي به پيچيدگي است. تنازع بقا تنازع براي بقا: به اين معناست که گونه هاي مختلف بوسيلۀ دو چيز تهديد مي شوند و بنابراين بايد بر سر اين دو چيز رقابت کنند و اين دو چيز عبارتند از محيط و محدوديت منابع زيستي. تنازع براي بقا امري است درون گونه اي و بين گونه اي.درون گونه اي يعني رقابت بين اعضاي يک گونه مثلا خود انسان ها با يکديگر و بين گونه اي يعني رقابت بين دو گونۀ متفاوت مثلا گونۀ انسان و حيوان. بقای اصلح بقاي اصلح: به اين معناست که افراد يا گروهي مي توانند دوام بياورند که بيشترين انطباق را با محيط داشته باشند. زماني که علوم اجتماعي شکل مي گيرد، از فرضيات داروين نتايج اجتماعي گرفته مي شود .يعني ساختاري را که داروينيسم در يک ارگانيسم طبيعي مطرح مي کند در حوزۀ اجتماعي هم ببينيم.براي مثال خط سيري که فرد را به جمع،کودک را به بزرگسال،جامعۀ ابتدايي را به جامعۀ متمدن و حوزۀ جامعه شناسي را به انسان شناسي مي رساند. داروینیسم اجتماعی در حوزۀ اجتماعي، ايدئولوژي تطوري در قالب بين گونه اي از اين تز دفاع مي کند که انسان به اين دليل که توانسته است بيشترين دوام را در محيط بياورد گونۀ اصلح است و بنابراين حق دارد هرطور که مي خواهد با کل سيستم ارتباط برقرار کند. داروينيسم نو: کاري که داروينيسم نو انجام داد اين بود که يک اتفاق بيولوژيک را به يک اتفاق فرهنگي تبديل کرد و بر اساس آن به طبقه بندي نژاد ها دست زد.و بالاترين نژاد را نژاد سفيد و پائين ترين را نژاد سياه قرار داد.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

آوا کتاب دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید