پاورپوینت مفهوم طلاق عاطفی (pptx) 15 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 15 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
1
مفهوم طلاق عاطفی
مقدمه
تاریخچه
طلاق
تعریف
طلاق
طلاق عاطفی
نظریه سیستمی کیفیت زناشویی
مارکز
نظریه مثلث عشق
استرنبرگ
نظریه نظم خرد
چلبی
شرایط علی طلاق
عاطفی
شرایط میانجی طلاق
عاطفی
شرایط میانجی خانوادگی
شرایط میانجی فردی
فهرست مطالب:
خانواده نوعي نظام اجتماعي و واحدي عاطفي است كه كانون رشد و التيام، تغيير و تحول و آسيب شناسي اعضاء و روابط بين آن هاست. همچنين خانواده عامل همبستگي و شرط تعادل اجتماعي و ركن اصلي جامعه است كه در هر عصري و نسلي عملكرد دارد و معمولاً اين عملكرد در الگوهاي تعاملاتي اعضايش تجلي مي كند. ازدواج يكي از سه نقطه عطف زندگي انسان است، يعني تولد، ازدواج و مرگ. ازدواج با ايجاد تغييراتي در ديدگاه فرد نسبت به خود، همسر و جهان مرتبط مي باشد. فردي كه ازدواج مي كند در زمينه هاي درون رواني، بين فردي و اجتماعي تحت تأثير تغييراتي قرار مي گيرد. بنابراين اگر اختلال مهمي در ازدواج فرد رخ دهد، همه فرايندهاي فردي، بين فردي و اجتماعي وي تحت تأثير قرار مي گيرد. تحولات اجتماعي دهه هاي گذشته در سطح جهاني، نظام خانواده را با تغييرات، چالش ها، مسائل و نيازهاي جديد و متنوعي روبرو كرده است. طي اين مدت خانواده به شكلي فزاينده به علل و عوامل متعدد و پيچيده اي در معرض تهديد قرار گرفته است. وقتي كاركردهاي خانواده، از قبيل كاركردهاي زيستي، اجتماعي، شناختي و عاطفي يكي پس از ديگري آسيب مي بيند، اعضاي آن به تدريج احساس رضايتمندي خود را از دست مي دهند. كاهش تدريجي رضايتمندي اعضاي خانواده، ابتدا موجب گسستگي رواني و سپس گسستگي اجتماعي و در نهايت واقعه حقوقي مي شود كه اين گسستگي، طلاق ناميده مي شود
مقدمه:
همانطوركه مي دانيم طلاق پديده اي تاريخي است و با پيدايي ازدواج همگام مي باشد و به قول ولتر نويسنده و دانشمند معروف فرانسوي، ازدواج و طلاق در اين جهان تقريباً با هم متولد شده اند. شايد ازدواج چند روزي زودتر متولد شده باشد. زيرا پس از زناشويي و گذشت چند روز كار زن و شوهر به زد و خورد و طلاق كشيده شده
است.
حقيقت اين است كه ازدواج و طلاق باهم به دنيا آمده اند و هر دو از قديم بوده اند و هر دو براي بشر ضروري و لازم اند. گرچه مي توان تصور نمود كه طلاق بعنوان يك پديده اجتماعي همزاد با ازدواج بوده باشد؛ اما طلاق بعنوان يك پديده اجتماعي مصوب و قانونمند، قدمتي طولاني ندارد. اولين اشكال قانوني و شناخته شده طلاق را مي توان در قوانين حمورابي، حدود ۲۳۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح مشاهده كرد كه زن جزو املاك و دارايي هاي مرد محسوب شده و شوهر مي توانست به دلخواه خود، بدون هيچ دليلي زن را طلاق دهد. در ميان يهوديان نيز، طلاق حق مسلم و ويژه جنس مذكر محسوب مي گرديد. بر اساس نخستين قوانين رومي، شوهر كاملاً حق داشت تا رابطه زناشويي را گسيخته و از تعهدات خانوادگي شانه خالي كند، گرچه با برخي محدوديت ها در اين راه مواجه مي شد.
تاریخچه طلاق:
اصطلاح « طلاق » در نظام هاى حقوقى غربى دلالت دارد بر انحلال يك رابطه زناشويى رسمى و قانونى در زمانى كه هر دو طرف هنوز در قيد حياتند و پس از وقوع آن مى توانند بار ديگر ازدواج
كنند.
اين اصطلاح، با واژه هاى اختلال زناشويى، انحلال زناشويى، انفصال يا جدايى و متاركه ارتباط نزديكى دارد. طلاق معمولا پس از يك دوره اختلال يا بى سازمانى در روابط زناشويى واقع مى شود، گرچه همواره چنين نيست و مثلا دو همسر كه داراى انتظارات بالاى لذت زناشويى هستند، ممكن است با رضايت كامل و بدون آنكه اختلالى در روابطشان به وجود آمده باشد، براى گريز از ازدواج در صدد طلاق برآيند. انحلال زناشويى مفهوم وسيعى است كه طلاق تنها يكى از اسباب آن است. مرگ يكى از دو همسر، متاركه و فسخ ازدواج، شكل هاى ديگر انحلال زناشويى اند. انفصال به معنى جدايى فيزيكى زن و شوهر از يكديگر، اغلب فاقد جنبه رسمى و قانونى است، اما در برخى كشورهاى غربى به شكلى از انفصال قانونى برمى خوريم كه معمولا پيش از طلاق اتفاق مى افتد و آن از اين قرار است كه دو همسر توافق مى كنند در اقامتگاه هاى مجزا به سر برند. متاركه نيز به معنى انحلال اجتماعى ازدواج، زمانى رخ مى دهد كه يكى از دو همسر، ديگرى را به مدتى طولانى ترك كند و يا از وى دورى گزيند
تعریف طلاق
طلاق عاطفی، فاصله عاطفی مشخص و آشکار میان همسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هر چند یکی از آنها ممکن است این ناپختگی را تأیید کند و دیگری با ابراز اعمال مسئولانه مفرط، چنین چیزی را انکار
کند.اگر
چه به نظر می رسد که ازدواج شکل و محتوایی از صمیمیت دارد، اما طلاق عاطفی ممکن است در رابطه ای به وجود آید که در آن تفاوت های آشکار کمی وجود دارد و همسران به راحتی در کنار هم زندگی می کنند، اما در احساسات شخصی یک دیگر شریک نیستند. از سوی دیگر، طلاق عاطفی ، رابطه ای را توصیف می کند که در آن همسران در محیط های اجتماعی ، خوب و صمیمی به نظر می رسند، ولی در خلوت قادر به تحمل یک دیگر
نیستند.
بنابراین در طلاق عاطفی، زوجین فقط زیر یک سقف زندگی می کنند، در حالی که ارتباطات بین آنها کاملاً قطع شده یا بدون میل و رضایت است
طلاق عاطفی
استفن مارکز، با نگرشی سیستمی، به فرد، رابطه او با همسرش و رابطه فرد با دیگران می نگرد. او چهارچوب نظریه خود را چنین توضیح می دهد که یک فرد متأهل دارای زاویه درونی، زاویه همسری و زاویه سوم اتس که هر نقطه تمرکز خارج از خود به جز همسر را نشان می دهد
. مارکز
کیفیت زناشویی را نتیجه شیوه هایی می داند که افراد متأهل خود را سازماندهی می کنند، فردی که ((من)) او، حرکات منظم و معینی اطراف و بین هر سه زاویه داشته باشد. و به گونه ای خود را سازماندهی کند که نسبت به زاویه های گوناگونش، مشغولیت و توجه قوی داشته باشد، دارای کیفیت زناشویی بالایی است، اما در مقابل، در حالتی که یک زاویه تمام توجه فرد را به خود جلب کند و سایر زوایا توجهی دریافت نکنند، فرد کیفیت زناشویی پایینی دارد. بر این اساس او هفت مدل کیفیت زناشویی را متمایز می کند، که سه مدل را کیفیت زناشویی پایین و چهار مدل را کیفیت زناشویی بالا در نظر می گیرد. یکی از مدل های کیفیت زناشویی پایین، الگوی جدایی است که در آن هر دو همسر با زاویه سوم شان آمیخته اند و از زاویه همسری شان فاصله گرفته اند. سومین زاویه قدرتمند می تواند هر چیزی از جمله فرزند، کار و دوستان باشد. زناشویی های جدا، علی رغم پایین بودن کیفیت شان می توانند بسیار با ثبات و طولانی باشند. به نظر می رسد ترکیب جدایی، در مواردی می تواند به عنوان طلاق عاطفی در نظر گرفته شود
نظریه سیستمی کیفیت زناشویی مارکز
رابرت استرنبرگ که جوانب مختلف عشق را با مثلثی که دارای سه مولفه تعهد، صمیمیت و شور عشق و اشتیاق است، نشان می دهد. سه مولفه عشق به طرق گوناگون با هم ترکیب می شوند که بر این اساس استرنبرگ هشت نوع رابطه را مشخص کرده است. یکی از انواع رابطه، عشق تهی است، که تنها شامل تعهد، و فاقد صمیمیت و شور و اشتیاق است. نوع دیگر نیز عشق ابلهانه است که شامل تعهد، و شور اشتیاق و فاقد صمیمیت است
.
نظریه مثلث عشق استرنبرگ
نظریه نظم خرد به بررسی چهار مشکلی که نظم اجتماعی در سطح خرد با آن مواجه است می پردازد. وی از چهار نوع تعامل سخن می گوید که در بررسی روابط خانوادگی، عمدتاً تعامل ارتباطی مد نظر است. زیرا در این نوع تعامل است که حق و تکلیف و عاطفه مبادله می شوند
. از
لحاظ تحلیلی نیز چلبی تعامل را دارای دو وجه عمده ابزاری و اظهار می داند، که روابط خانوادگی از مصادیق رابطه اظهاری محسوب می شود. در رابطه اظهاری نوعی صمیممیت، اعتماد و تعهد وجود دارد. تعلق عاطفی و معاشرتپذیری اساس این نوع رابطه را تشکیل می دهند. مطابق نظریه چلبی از طریق تعامل اظهاری ما یا اجتماع یا گروه اجتماعی شکل می گیرد یعنی سنگ بنای ما یا اجتماع تعامل است. مشروط بر اینکه تعامل صیغه اظهاری به خود بگیرد. جهت حفظ ما و بالطبع حفظ الگوهای تعاملی، نظم اجتماعی خرد حداقل در چهار بعد با چهار مشکل هم فکری مشترک، هم گامی مشترک، هم دلی مشترک، و هم بختی مشترک مواجه است
نظریه نظم خرد چلبی