پاورپوینت مقدمه ای بر تئوری های سازمان و مدیریت (pptx) 112 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 112 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
مقدمه ای بر
تئوری های سازمان و مدیریت
فهرست:
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت از دیدگاه اسکات
ماکس وبر و بوروکراسی
هنری فایول و مدیریت عمومی و صنعتی
سازماندهی کار از دیدگاه فرانک و لیلیان گیلبرت
هربرت سایمون:رفتار اداری و تصمیم
جیمز جی مارچ:ابهام و تصمیم گیری در سازمان
ویکتور وروم و شیوه های تصمیم گیری هنجاری
سی نورث کنت پارکینسون
الوین گلدنر و جلوه های مختلف بوروکراسی
نارسایی های بوروکراسی
چستر بارنارد و نظام تعاون
امیتای اتزیونی و ساختار کنترل سازمان
فهرست:
13)
آلفرد دی چندلر و رابطه ساختار با راهبرد
14)
الیورایی ویلیامسن و سازمان های اقتصادی
15)
ریموند ایی مایلز و چارلز سی اسنو و تطابق،شکست و مشاهیر
16)
کریستوفر بارتلت،سومانترا گوشال و مدیریت در فراسوی مرز ها
17)
تام برنز و نظام های ماشینی و زنده
18)
پل لارنس و جی لورش و رویکرد اقتضایی
19)
جون وودوارد و اثر تکنولوژی بر ساختار سازمانی
20)
جمیز دی تامپسون و هماهنگی درونی و بیرونی سازمان
21)
ماری پارکر فالت
22)
درک پیو ،گروه استن و محاسبه عناصر ساختار سازمانی
23)
گیرت هافستید و آثار فرهنگ
24)
میشل کروزییر و بازی قدرت در سازمان
فهرست:
25
)
چارلز
هندی و خدایان مدیریت
26)
هاری براورمن و بحث فرایند کار
27)
دیوید سیلورمن و عمل سازمانی
28)
اندرو پتیگروو و دگرگونی راهبردی در سازمان
29)
پیتر سنگه و یادگیری سازمانی
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
اگر قرن حاضر را جامعه سازمانی قلمداد کنیم،ادعایی نا بجا نکرده ایم.بنگاه های تولید و توزیع کالا،موسسه های تامین خدمات،موسسه های پاسدار فرهنگ ملی،ارتباطات،مراکز تامین سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت همگی از ره آوردهای جهان پیچیده امروز ما هستند.به قول پارسونز جامعه- شناس معروف امریکایی،در جامعه چندین وجهی و پیچیده امروز ایجاد سازمان ها راه اصلی تحقق- پذیر ساختن خواسته ها و نیل به هدف هایی است که آدم ها به تنهایی نمی توانند به آنها برسند.در واقع به وجود آمدن سازمان هایی که فهرست اجمالی آنها عرضه شد،شاهدی بر اثبات ادعای پارسونز است.
در اثر حاضر،تقریبا جایی که فاقد سازمانی باشد نمی توان یافت.غلبه سازمان ها بر همه شئون زندگی ما یک دلیل اهمیت آنهاست.سی رایت میلز ضمن نوشته های 1956 خود نسبت به ظهور گروهی از «قدرتمندان شاخص»هشدار میدهد.به عقیده او قدرت این گروه از پست های حساسی که ایشان در سلسله مراتب در هم تنیده سازمان های دولتی،نظامی و شرکت های بزرگ خصوصی در اشغال دارند،ناشی می شود.در همان ایام رالف دارندروف که در آلمان مشغول مرور و بهنگام کردن نظریه های مارکسیستی بود،مصرانه مدعی شد که دیگر مالکیت ابزار،ساختار طبقاتی را نمی سازد و قدرت در عمل در اختیار کسانی که جایگاه ها و پست های حساس سازمانی را دراشغال دارند،است.
پی آمد های منفی افزایش سازمان ها تقریبا در کلیه شئون زندگی اجتماعی موضوع دیگر انتقاد های مطروحه است.
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
سازمان ها عمدتا وسیله ای برای عقلایی ساختن،برنامه دار کردن،پیچیده،قانونمند،کارا و منظم تر کردن و تحت کنترل متخصص قرار دادن کلیه جنبه های زندگی ما هستند.از دیدگاه روزاک
جامعه غربی تحت تاثیر فن سالاری،علمی ترین جوامع می شود.با این وجود آدم های سراسر جهان توسعه یافته چون انسانهای مسخ شده،هر روز سرگشته تر از روز پیش،زندانیان دژهای دست نیافتنی که در آنها فن آوران اسرارآمیز با سرنوشت آنان به بازی مشغولند خواهد بود.
گلنان نیز همچون روزاک فن سالاری را مذموم می شمرد.او می گوید:
فن سالاری به دوگانگی خویشتن ها و دنیاهای منحصر ساختن احساسات به درون و وسیله و ابزار بودن در بیرون دامن می زند.
فرگوسن انتقادهای خود را صریح تر بیان می کند:
شکل های سازمانی و سرمایه باوری بوروکراتیک به بنیان های سلطه ای که احیا کننده الگو های استثمار همیشگی هستند.استحکام می بخشد و این الگوهای استثمارگری دقیقا همان هایی که طرفداران حقوق زن برای مبارزه با آنها قیام کردند به شمار می آیند.
بدین سان این منتقدین از کسانی که نظر ها را به سوی آثار سوء ساختارهای سازمانی بر جسم و جان اعضای سازمان جلب می کند،حمایت می کنند.از خود بیگانگی،خوش خدمتی و جلوگیری از رشد
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
عادی شخصیت افراد دیگر فقط از پیامدهای زندان های معمولی و بازداشتگاه ها اسرای جنگی نیست.این پیامد ها را باید عواقب و آثار همه انواع سازمان ها به حساب آورد.
مطالعه عمیق انتقادهای وارده به سازمان ها افق های جدیدی پیش روی ما می گستراند و جنبه های مثبت را برای استفاده و ابعاد منفی را برای اجتناب می آموزد.سازمان ها علاوه بر اینکه وسیله هایی برای دست یابی به هدف های گوناگون و شاید منشا تعداد زیادی از مشکلات ما هستند،اثری چشم افزا هم بر زندگی جمعی ما دارند.این تاثیر از آثار دیگر ظریفتر وعموما ناشناخته است،اما می تواند پی آمد های عمیقی داشته باشد.
سازمان ها همانند رسانه ها بیانگر«مای توسعه یافته»هستند.سازمان ها می توانند تحقق هدف هایی را که برای هر فرد انسانی دور از دسترس هستند مانند ایجاد برج ها و آسمان خراش های بزرگ،ساختن سد ها،پیاده کردن انسان روی کره ماه،امکان پذیر کنند.اما بذل توجه خاص به آنچه سازمان انجام می دهد می تواند آثار عمیقی که به دلیل وسیله بودن سازمان و چگونگی عینیت یافتن کار سازمانی به وجود می آیند مخفی کند.
وقتی می گوییم سازمان ها به عنوان وسیله یا وسایل باعث می شوند کالاها و خدمات به صورتی دور از انتظار تولید شوند و گاهی حساب ها را به جای محصولاتی ملموس می نشانند،در واقع به تاثیر بنیادی و اساسی سازمان بر فعالیت تک تک اعضای خود گواهی می دهیم.اما حتی این توضیح روشن
و گویا هم نمی تواند بیانگر اهمیت انواع آثار سازمان بر اعضای تشکیل دهنده آن باشد.
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
اگر ما سازمان ها
را فقط متن یا زمینه –چینش ها و ترتیباتی موثر بر اعمال افراد-ببینیم به اهمیت آنها در زندگی خود پی نخواهیم برد.به قول کولمن سازمان ها را باید در جای خود بازیگران،یا اشخاص جمعی(نه جمع اشخاص)یا اشخاص شرکتی به شمار آورد.سازمان ها هم می توانند اقداماتی انجام دهند،منابعی را به مصرف رسانند،قراردادهایی را منعقد سازند و صاحب دارایی هایی باشند.
جرج هومان با بیان جمله زیر در واقع ارزش مطالعه سازمان ها را برای علوم اجتماعی خاطر نشان می- کند:
واقعیت این است که در جامعه نوین امروز سازمان ها و مجموعه های رسمی بزرگ انسانی،ظهور و توجیه گرایش ها و تمایلات موجود در کلیه گروه های انسانی است.
با گفتن اینکه سازمان ها گرایش ها و تمایلات موجود در کلیه گروه های انسانی را مجسم می سازند به اینکه سازمان ها زمینه گسترده ای برای تحقیق فرایند های گوناگون و اساسی اجتماعی مانند جامعه- پذیری،ارتباطات،رتبه بندی،شکل گیری هنجارها،اعمال قدرت،هدف گذاری و دستیابی به هدف را فراهم می اورند.مطالعه سازمان ها می تواند دانش پایه ای در زمینه های جامعه شناسی را از طریق بالا بردن شناخت ما از فرایند های اجتماعی عمومی که در ساختار های اجتماعی متمایز عمل می کنند افزایش دهد.با توجه به شناختی که با این مطالعه از محیط اطراف خود به دست می آوریم و بر زندگی ما اثری بسزا دارد،انجام این مطالعات ارزشی بیش از قیمتی که گذراندن چند واحد درسی دارد،پیدا می کند.
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
سازمان ها زمینه هایی برای تحقیق:
سازمان ها علاوه بر اینکه به عنوان یک حوزه تخصصی تحقیق در رشته جامعه شناسی مطرح هستند جایگاهشان به عنوان کانون پژوهش ها و آموزش های میان رشته ای به صورتی فزاینده مورد توجه قرار گرفته است.نمی توان گفت سازمان ها بطور دقیق از کی بعنوان زمینه هایی برای مطالعه مطرح شدند اما با اطمینان می توان گفت که سازمان ها به عنوان یک قلمرو مشخص تحقیق در قلمرو جامعه شناسی تا قبل از 1904 مورد توجه نبوده اند.شاید بتوان ترجمه آثار ماکس وبر در 1946و1947 و تا حدودی ترجمه تجزیه و تحلیل «بوروکراسی»میشل را در 1949 مبداء جدی- شدن مطالعه سازمان ها به عنوان زمینه های قابل طرح در رشته های جامعه شناسی به شمار آورد.جامعه شناسان اولین کسانی بودند که به تئوری پردازی و آزمون نظریه های مربوط به ساختار و عملکرد سازمان هایی که به عنوان سازمان مطرح هستند مبادرت ورزیدند.
همگرایی و واگرایی در پژوهش های سازمانی:
ویژگی مشترک سازمان ها به عنوان یک کانون جاذبه،توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب و در خود متمرکز کرده است.با این حال پایه های متعدد پراکندگی توجه عده ای دیگر از تحلیل گران سازمان ها نباید نادیده گرفته شود.تفاوت های میان سازمان ها،نا همسانی علاقه های پژوهشگران و اختلاف های موجود میان سطوح تجزیه و تحلیل منشاء پراکندگی اذهان تحلیل گران و بذل توجه آنان به جنبه های متفاوت سازمان ها بوده است.
مبانی نظریه های سازمان و مدیریت
گوناگونی سازمان ها:
گوناگونی سازمان ها به لحاظ برخورداری از اندازه ها و شکل های متفاوت چشم افزا است.سازمان های بسیار بزرگ واقعا غول پیکر هستند ولی به هر حال تعداد سازمان های بزرگ را تعریف مرزهای سازمانی تعیین می کند اما در اینکه در بسیاری از کشورها واحدهای نظامی بزرگترین واحد های سازمانی در جامعه امروز هستند،تردیدی نیست.سازمان های نظامی بسیار بزرگ هم وجود دارند.مثل جنرال موتورز به عنوان تولید کننده با سابقه انواع خودرو در جهان در سال 1990،در حدود775000 نفر را در استخدام داشت و شرکت معروف ارتباطات (اتی و تی)قبل از کوچک سازی سازمان پاسخگوی بیش از سه میلیون سهام دار بود.بزرگی سازمان ها را نباید با موفقیت مترادف قرار داد.شاید در مقطعی از دوره عمر صنعت،بزرگی سازمان که با تعداد کارکنان یا ظرفیت تولید آن سنجیده می شد می توانست متضمن موفقیت(بقا،سوددهی)باشد.اما ایجاد ارتباط بین اندازه و موفقیت سازمان در آستانه ورود به دوران فرا صنعت،نا معقول به نظر می رسد.تجدید ساختار،کوچک سازی و تقلیل نیروی کار از اولویت-
های سازمان های عظیم الجثه در سال های اخیر بوده است.به گواهی تجربیات مکتسبه سازمان های بهر ه
ور و نوآور،از نظر اندازه غالبا کوچک یا متوسط بوده اند.اندازه های متفاوت تنها وجه اختلاف سازمان ها نیست.تعلق سازمان ها به بخش های مختلف،برخورداری آنها از ساختارهای ناهمسان،کاربری یا سرمایه- بری آنها و بالاخره وابستگی آنها به محیط های نا متجانس از دیگر وجوه افتراق آنها به شمار می آید.
تفاوت بارز سازمان ها را در تعداد سلسله مراتب آنها می توان متجلی دید.ساختارهای اختیار،مسولیت و کنترل.در سالهای اخیر به ساختارهای(شبکه ای)یا ساختار های(اتحادیه ای)که میان سازمان های رسما