صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق فعالیت بدنی در اوقات فراغت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق فعالیت بدنی در اوقات فراغت (docx) 62 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 62 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

-390525-67627500 -175260-54102000 -228600195580واحد علوم و تحقیقات هرمزگان00واحد علوم و تحقیقات هرمزگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات هرمزگان پایان نامه کارشناسی ارشد M.A رشته: تربیت بدنی وعلوم ورزشی گرایش: مدیریت ورزشی موضوع: نقش حمایت اجتماعی در نحوه گذراندن اوقات فراغت با تأکید بر فعالیت بدنی در پسران جوان شهر یزد استاد راهنما: دکتر سید محمد علی میرحسینی استاد مشاور: دکتر احمد ترک فر نگارنده: حسین اعتصام سال تحصیلی: 93-1392 سپاس و ستایش، ایزد منان را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارندگان، شمردن نعمت های او ندانند و کوشندگان، حق او را گزاردن نتوانند. آفریدگاری که هستی مان بخشید، خویشتن را به ما شناساند، درهای علم را بر ما گشود، به همنشینی رهروان دانش مفتخرمان نمود و فرصتی عطا فرمود تا بدان، بنده خویش را در طریق علم و معرفت بیازماید. با امتنان بیکران از استاد اندیشمند، جناب آقای دکتر سید محمد علی میرحسینی، که در کمال صبوری با مهربانی و فروتنی، زحمت راهنمایی این پایان نامه را بر عهده گرفتند و مسلماً بدون مساعدت های بی شائبه ایشان، تأمین این پایان نامه غیرممکن بود. قدردانی و سپاس صمیمانه خدمت استاد عالیقدر، جناب آقای دکتر احمد ترک فر، مدیریت محترم گروه، که زحمت مشاوره پایان نامه را متقبل شدند. از استاد فرزانه، سرکار خانم دکتر لیلا جمشیدیان، که امر قضاوت این پایان نامه را پذیرفتند و راهنمایی و ارشاد فرمودند، متشکرم. باشد که بتوانم بخشی از زحمات آنان را بدین وسیله جبران نمایم. این پایان نامه را ضمن تشکر و سپاس بی نهایت و در کمال افتخار تقدیم می نمایم به : ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج). محضر ارزشمند پدرم، استوارترین تکیه گاهم؛ بزرگمردی که با فداکاری، انسانیت، سخاوت، سکوت و مهربانی اش در تمام عرصه های زندگی، یار و یاوری بی چشم داشت و روشنگر راه من در سختی ها و مشکلات بوده و چگونه زیستن را به من آموخته است. کسی که تار مویی از او به پای من سیاه نماند؛ مادرم، معلم دلسوزی که همواره بر کوتاهی و درشتی من قلم عفو کشیده ، کریمانه از کنار غفلت هایم گذشته ، در دوران زندگیم تلاش های محبت آمیز بی شماری نثار من داشته ، ازخود گذشتگی را به من آموخته و من زندگی خود را مدیون مهر و عطوفت او می دانم. اسوه ی صبر و تحمل، همسر بزرگوار و مهربانم، که نشانه بارز لطف الهی در زندگی من است؛ همدلی که مرا در راه رسیدن به اهدافم یاری می رساند، و در تمام طول تحصیل همواره همراه و همگام من بوده و مشکلات را برایم آسان نموده و با قلبی آکنده از عشق و معرفت، محیطی سرشار از آرامش، آسایش، سلامت و امنیت فراهم آورده است. آنان که نفس خیرشان و دعای روح پرورشان بدرقه ی راهم بود و بودنشان تاج افتخاری است بر سرم و نامشان دلیلی است بر بودنم. فهرست مطالب عنوان صفحه TOC \h \z \t "1;1;11;1;111;1" چکیده PAGEREF _Toc371701201 \h 1 فصل اول PAGEREF _Toc371701202 \h 2 1-1- مقدمه PAGEREF _Toc371701203 \h 3 1-2- بیان مسأله تحقیق PAGEREF _Toc371701204 \h 4 1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق PAGEREF _Toc371701205 \h 6 1-4- اهداف تحقیق PAGEREF _Toc371701206 \h 8 1-4-1- هدف کلی PAGEREF _Toc371701207 \h 8 1-4-2- اهداف ویژه PAGEREF _Toc371701208 \h 8 1-5- فرضیه های تحقیق PAGEREF _Toc371701209 \h 9 1-5-1- فرضیه اصلی PAGEREF _Toc371701210 \h 9 1-5-2- فرضیه های فرعی PAGEREF _Toc371701211 \h 9 1-6- سؤال های تحقیق PAGEREF _Toc371701212 \h 10 1-7- پیش فرض های تحقیق PAGEREF _Toc371701213 \h 10 1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه های تحقیق PAGEREF _Toc371701214 \h 11 1-8-1- حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc371701215 \h 11 1-8-2- فعالیت بدنی در اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701216 \h 11 فصل دوم PAGEREF _Toc371701217 \h 12 مقدمه PAGEREF _Toc371701218 \h 13 2-1- اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701219 \h 13 2-1-1- دیدگاه های اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701220 \h 29 2-1-2- کارکردهای اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701221 \h 31 2-2- فعالیت بدنی و ورزش در اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701222 \h 37 2-3- حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc371701223 \h 42 2-4- پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc371701224 \h 50 فصل سوم PAGEREF _Toc371701225 \h 59 مقدمه PAGEREF _Toc371701226 \h 60 3-1- روش پژوهش PAGEREF _Toc371701227 \h 60 3-2- جامعه آماري PAGEREF _Toc371701228 \h 60 3-3- شیوه برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری PAGEREF _Toc371701229 \h 61 3-4- شيوة جمع آوري اطلاعات PAGEREF _Toc371701230 \h 61 3-5- ابزار اندازه گيري تحقيق PAGEREF _Toc371701231 \h 61 3-6- پايايي و روايي ابزار اندازه گيري PAGEREF _Toc371701232 \h 62 3-7- روش‌هاي تجزيه و تحليل داده ها PAGEREF _Toc371701233 \h 62 3-8- محدودیت های تحقیق PAGEREF _Toc371701234 \h 62 3-8-1- محدودیت های اعمال شده توسط محقق PAGEREF _Toc371701235 \h 62 3-8-2- محدودیت های خارج از کنترل محقق: PAGEREF _Toc371701236 \h 63 3-9- ملاحظات اخلاقی تحقیق PAGEREF _Toc371701237 \h 63 فصل چهارم PAGEREF _Toc371701238 \h 64 مقدمه PAGEREF _Toc371701239 \h 65 4-1- تحلیل توصیفی داده ها PAGEREF _Toc371701240 \h 65 4-1-1- توصیف آزمودنی ها بر حسب مدرک تحصیلی PAGEREF _Toc371701241 \h 65 4-1-2- توصیف آزمودنی ها بر حسب سن PAGEREF _Toc371701242 \h 66 4-1-3- توصیف آزمودنی ها بر حسب تعداد افراد خانواده PAGEREF _Toc371701243 \h 67 4-1-4- توصیف اعضایی از خانواده که ورزش می کنند PAGEREF _Toc371701244 \h 68 4-1-5- توصیف آزمودنی ها بر حسب میزان فعالیت ورزشی در اوقات فراغت PAGEREF _Toc371701245 \h 69 4-1-6- توصیف آزمودنی ها بر حسب میزان ساعات صرف شده جهت فعالیت ورزشی در اوقات فراغت در یک ماه گذشته PAGEREF _Toc371701246 \h 69 4-1-7- توصیف آزمودنی ها با توجه به میزان فعالیت ورزشی در یک ماه گذشته PAGEREF _Toc371701247 \h 70 4-2- تحلیل استنباطی داده های تحقیق PAGEREF _Toc371701248 \h 71 فصل پنجم PAGEREF _Toc371701249 \h 78 مقدمه PAGEREF _Toc371701250 \h 79 5-1- یافته های پژوهش PAGEREF _Toc371701251 \h 79 5-2- بحث و بررسی PAGEREF _Toc371701252 \h 80 5-3- پیشنهادات PAGEREF _Toc371701253 \h 82 5-3-1- پیشنهادهای کاربردی PAGEREF _Toc371701254 \h 82 5-3-2- پیشنهادهای پژوهشی PAGEREF _Toc371701255 \h 83 منابع PAGEREF _Toc371701256 \h 84 منابع فارسی PAGEREF _Toc371701257 \h 85 منابع غیر فارسی PAGEREF _Toc371701258 \h 91 پیوست ها PAGEREF _Toc371701259 \h 97 1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه های تحقیق 1-8-1- حمایت اجتماعی مفهومی: حمایت اجتماعی میزان برخورداری از محبت، مساعدت و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد می باشد (کوب، 1976 و سارافینو، 1998). عملیاتی: مجموع امتیازات کسب شده توسط آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته حمایت اجتماعی در سؤالاتی که برای اندازه گیری میزان حمایت اجتماعی والدین و دوستان در ابعاد عاطفی، مادی، اطلاعاتی طراحی شده است. 1-8-2- فعالیت بدنی در اوقات فراغت مفهومی: اوقات فراغت، مدت زمانی است که فرد طی شبانه روز، فارغ از کارهای الزامی و به میل و انگیزه درونی خود، به انجام فعالیت های بدنی و ورزشی مورد علاقه اش می پردازد. عملیاتی: در این تحقیق سؤالاتی در مورد چگونگی گذراندن اوقات فراغت با تأکید بر فعالیت های بدنی طراحی خواهد شد تا میزان ساعات سپری کردن اوقات فراغت افراد با فعالیت بدنی و ورزش مورد ارزیابی قرار گیرد. 1-8-3- پسران جوان فعال در اوقات فراغت در این تحقیق، کسانی که موارد (پ) و (ت) و(ث) از سوال 6 و موارد (ب) و (ج) و (د) از سؤال 7 را انتخاب کردند، فعال محسوب می شوند. 1-8-4- پسران جوان غیر فعال در اوقات فراغت در این تحقیق، افرادی که موارد (الف)و (ب) از سؤال 6 و مورد (الف) از سؤال 7 پرسشنامه را انتخاب کردند، غیر فعال محسوب می شوند. فصل دوم مروری بر تحقیقات انجام شده مقدمه زندگی ماشینی به عنوان یکی از مشکلات اصلی بشریت قلمداد می شود؛ چرا که نتیجه ی آن کاهش تحرک و فعالیت افراد است. از جمله مفاهیم نوینی که معنای واقعی خود را با پیدایش انواع تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع در زندگی مردم پیدا نموده است، اوقات فراغت و نحوه ی گذراندن آن است. فعالیت های بدنی و تفریحی و ورزش های اوقات فراغت از مناسب ترین و شاید ضروری ترین گونه های گذران اوقات فراغت در عصر حاضر است. رشد مطلوب جوانان که سرمایه های آینده ی جامعه هستند، یکی از اهداف اصلی و دغدغه های مهم امروزی کشور است. در این فصل به بررسی اوقات فراغت و نقش حمایت اجتماعی در چگونگی گذراندن اوقات فراغت با نگاه ویژه به فعالیت بدنی خواهیم پرداخت و سپس به تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است اشاره خواهد شد. 2-1- اوقات فراغت فرهنگ فارسی معین، فراغت را استراحت، آرامش و نیز فرصت و مجال معنی نموده است. فرهنگ عمید نیز فراغت را آسایش و آسودگی از کار و شغل معنی کرده است. در لغت نامه ی وبستر، فراغت، آزادی به دست آمده پس از پایان یک فعالیت و یا زمان آزاد پس از کار و وظیفه است. معادل انگلیسی لغت فراغت leisure می باشد که از کلمه ی یونانی schole مشتق شده است که با لغت لاتین lecere که معنی آن آزاد بودن است، ارتباط نزدیک دارد (زارعی و تندنویس، 1382). فراغت در زبان انگلیسی از Leisure ، Licere و نیز Edse به معنای سهولت، آسانی، راحت، فراغت و آسایش گرفته شده است. در فرهنگ جامع انگلیسی- فارسی حییم، واژگان Leisure ، Rest ، Svelet ، Freedom در ترجمه به معنای وقت آزاد از کار یا وظایف دیگر، وقت اضافی و یک رشته از فعالیت های اضافی آورده شده است. در فرهنگ دهخدا، فراغت به معنای آسایش و استراحت، ضد گرفتاری از کار و مشغله، فراغت داشتن و فراموش کردن آمده است. دکتر محمد معین نیز در بیان فراغت چنین گفته است: پرداختن از فراغ، آسایش و استراحت، فراغت داشتن به معنای آسوده بودن و آرامش داشتن است. در فرهنگ لاروس اوقات فراغت چنین تعریف شده است: سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت به آن ها می پردازند (جلالی فراهانی، 1390). ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺸﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ولی ﻓﻘﻂ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﺑﺎﻻ ﺍﺯ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﻣﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻳﻮﻧﺎﻧﻴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻣﻲ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﺯﺵ، ﺑﺎﺯﻱ ﻫﺎﻱ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻲ، ﻫﻨﺮﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻘﺎﺷﻲ ﻭ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺳﺨﻨﻮﺭﻱ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺭﻭﻣﻴﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺭﺯﺵ، ﻛﺴﺐ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺭﺯﻣﻲ ﻭ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺟﺸﻦ ﻫﺎﻱ ﻣﻠﻲ ﻭ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﺳﻮﺩ ﻣﻲ ﺟﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﺐ ﺳﻮﺍﺭﻱ، ﺗﻴﺮﺍﻧﺪﺍﺯﻱ، ﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻭ ﺟﺸﻦ ﻫﺎ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻧﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻧﻴﺰ ﻭﺭﺯﺵ ﻭ ﺗﻔﺮﻳﺤﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺩﻳﻨﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﺑﻮﺩ. ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻫﺎﻱ ﻋﻠﻤﻲ، ﻓﻨﻲ، ﻫﻨﺮﻱ ﻭ ﺍﺩﺑﻲ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ، ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺯ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻏﻴﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻓﺮﺻﺖ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺧﻼﻗﻴﺎﺕ ﻭ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﻲ ﺳﺎﺯﺩ. اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن در زندگی همه ی ما انسان ها و در کنار کار و فعالیت های روزانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته شاید این مقوله از نظر بسیاری از افراد چندان مهم و با ارزش تلقی نشود، اما به جرأت می توان گفت همان طور که نوع شغل و میزان دقت و توجه افراد به شغلشان در زمان انجام آن می تواند باعث رشد و توسعه ی جامعه شود، به همان نسبت چگونگی گذراندن اوقات فراغت و اختصاص دادن زمانی خاص به شکل درست و منطقی به این اوقات هم می تواند در جای خود باعث رشد و ارتقای تک تک افراد در زندگی شخصی و اجتماعی شود؛ البته به شرط آنکه اشخاص، تعریف درستی از این اوقات داشته باشند (علوی زاده، 1387). از جهتی ضرورت توجه به فعالیت های فراغتی آنچنان که باید در فرهنگ مردم جا نیفتاده و به علت مشکلات اقتصادی هنوز هزینه ی فعالیت های فراغتی در سبد هزینه های مصرفی خانوار ایرانی سهم در خور توجهی ندارد (ابراهیمی و همکاران، 1390). تورن معتقد است اوقات فراغت، رهایی از قوانین و مدل های رفتاری پذیرفته شده ی اجتماعی است (هندری و همکاران، 1381). ماکس کاپلان در کتاب فراغت در آمریکا، در مفهوم فراغت بر حسب زمینه های ذهن گرایانه ی خود، تجدید نظر می کند و در آن ابعاد گوناگونی می بیند؛ برای او فراغت یک فعالیت فرهنگی است و سرشتی از نوع بازی دارد. به عقیده ی کاپلان فراغت باید از دو زاویه ی فردی و اجتماعی بررسی شود؛ یعنی نخست رضایت درونی و دوم ارزشی که جامعه برای آن قائل است (اسدی، 1352). نئومیر به ارتباط فراغت و فرهنگ اعتقاد دارد و به نظر او با دگرگونی جامعه و فرهنگ در طول تاریخ، فراغت هم دچار دگرگونی شده است. به طوری که امروزه فراغت به صورت بخشی از ارزش های مورد قبول و دارای اهمیت جامعه درآمده است (موموندی، 1380). فراغت شامل آن بخش از زمان است که فرد در آن مقید به انجام تقاضای زیستی و امرار معاش نیست و می تواند به شکل آزاد و اختیاری به برنامه های انتخاب شده خود بپردازد (شیخعلی زاده، 1387). به نظر پارکر، وقت آزاد زمانی است که پس از پرداختن به همه اموری که تفریح به حساب می آید، باقی مانده باشد. در این معنا، ملاک زمان فراغت، انجام اموری است که تفریح به شمار می آید. به عقیده برایت بیل، اوقات فراغت زمانی است که به صلاحدید و انتخاب خود فرد سپری می شود. اوقات فراغت فعالیت های زیادی از جمله پیاده روی، تماشای تلویزیون، گوش دادن به موسیقی، رفتن به رستوران، بازی با کامپیوتر، ملاقات دوستان، هنر، باغبانی، بازدید از اماکن شهری، مطالعه و انواع ورزش را شامل می شود (عطایی سعیدی و همکارن، 1388). دگرازیا، فراغت را به معنای رها بودن از ضرورت های زندگی روزمره می داند. او معتقد است که ذهنیت نگاه کردن به ساعت، شتاب زدگی بی روح و اعمال غیر فکورانه را به وجود می آورد. به زعم او فراغت، مردان و زنان را به کمال رسانده و دریچه ای رو به آینده می گشاید (تورکیلدسن، 1382). آنچه در مورد اوقات فراغت قابل تعمق است، تفاوت نوع و اندازه ی آن در افراد بوده و هست. انتخاب نوع فعالیت، هم با فرهنگ جامعه و هم با امکانات اقتصادی و فرهنگ فرد (سرمایه های اجتماعی- فرهنگی) ارتباط دارد. از سوی دیگر، سرمایه های فرهنگی متفاوت، اوقات فراغت متفاوتی را به همراه دارد. البته امکانات اقتصادی فرد نیز در این انتخاب ها نقش دارند. ولی سرمایه ی فرهنگی، سرمایه اقتصادی را نیز هدایت می کند. هر فعالیتی فضای فرهنگی خاصی دارد، از این رو نوع فعالیت اوقات فراغت نیز به مرور زمان در افکار و رفتار فرد تأثیر خواهد گذاشت (بوردیو، 1989). کنش متقابلی بین فعالیت های اوقات فراغت و هویت فرد وجود داشته و یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ این تأثیرات هم از منظر زمانی و هم از منظر هویتی قابل تعمق و بررسی هستند (دوران، 1385). در عصر جهانی شدن، فقط اطلاعات نیستند که سریع جابجا می شوند و انتشار پیدا می کنند، بلکه سبک های زندگی و فعالیت های خاصی نیز وجود دارند که اشاعه می یابند، به طوری که نوع بومی آنها تغییر می کند. از جمله ی این تغییرات فرهنگی، چگونگی گذراندن اوقات فراغت در افراد جامعه است که از یک مقطع زمانی به زمان دیگر، تغییر یافته است (پاک سرشت، 1385). اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن به عنوان یکی از بنیان های عصر مدرن در تمام ابعاد زندگی افراد تأثیر گذار بوده و کارکرد های آن در ایجاد ثبات و شادابی جامعه دارای اهمیت است (علوی زاده، 1387). اوقات فراغت به عنوان مفهوم جدیدی که محصول جدایی کار از خانه، پیشرفت های فناورانه و تقسیم کار اجتماعی است، این فرصت را مهیا کرد که انسان، هرچند کوتاه از اجبارها و محدودیت های نظم اجتماعی مدرن رها شود (کیویستو، 1380). بیشتر فعالیت های اوقات فراغت فرصتی را پیش می آورد که انسان مدرن از حالت رسمی بیرون آید و از شر آداب و رسوم و قید و بندهای زندگی عادی و کاری رهایی یابد و خوش بگذراند و یکی از فرض های مسلم عصر مدرن و پسا مدرن این است که اوقات فراغت برای حوزه های عاطفی یا احساسی شخص، فرصت هایی را فراهم می آورد تا بتواند بر خود آگاه و معقول خویش چیره گردد و برای مدتی آن را کنار بگذارد (پاپلی یزدی و سقایی، 1385). انجمن بین المللی جامعه شناسی فراغت، اوقات فراغت را مجموعه ای از اشتغالات فرد که کاملاً به رضایت خاطر خود، برای استراحت، تفریح یا به منظور توسعه ی اطلاعات با آموزش غیر انتفاعی، مشارکت اجتماعی و داوطلبانه بعد از آزاد شدن از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی بدان می پردازد، تعریف می کند (علوی زاده، 1387). اوقات فراغت فرصت و زمانی است که در آن انسان مسئولیت پذیر هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نیست و زمان در اختیار اوست تا با میل و انگیزه ی شخصی به امر خاصی بپردازد. استفاده ی مناسب از اوقات فراغت، سبب سازندگی روح و روان گردیده و عدم استفاده ی صحیح آن از عوامل کسالت و سستی است (پور اسماعیل، 1385). فعالیت های اوقات فراغت می تواند در بهبود درک افراد از سلامتی، استقلال، سبک زندگی، امید به زندگی و کیفیت زندگی آنان تأثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد (بلین و نتوولی، 2008). اوقات فراغت بخشی از ساعت ها و یا لحظات است که در آن فرد بدون احساس اجبار به دور از فعالیت های شغلی و نیازهای زیستی به فعالیت هایی نظیر بازی و تفریح دست می زند که باعث رضایت وی می گردد و می تواند باعث رشد و تکامل انسان ها و یا باعث انحطاط و بزهکاری و نهایتاً سقوط جامعه گردد. فعالیت های فراغتی می تواند خستگی، صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و انجام وظایف اجتماعی را جبران نماید و فرد با تفریح و فعالیت بدنی از کسالت ناشی از یکنواختی کار روزمره رهایی یابد و فرصتی برای پرورش استعدادهای ذهنی، روانی، جسمی و عاطفی خود فراهم سازد. لذا فعالیت های فراغتی می تواند باعث ارتقاء فرهنگ جامعه یا سقوط آن گردد. همانگونه که کار، جوانان را از گناه و افسردگی می رهاند، فراغت نیز بر نشاط، شادی و طراوت آنان می افزاید و اراده ی آنان را برای تداوم زندگی تقویت می بخشد (آبکار، 1385). اوقات فراغت و نحوه ی گذراندن آن از مباحثی است که پس از انقلاب صنعتی به موضوعی مهم بدل شده است. پس از انقلاب صنعتی، دسترسی فزاینده انسان به فن آوری جدید باعث شده است اوقات فراغت در هفته تا حدود دو برابر افزایش یابد (امیر تاش، 1383). نوع فعالیت های اوقات فراغت در رشد شخصیت افراد تأثیر دارد (شاو و همکاران، 1995). اوقات فراغت زمانی است که فراگیری و رشد صورت می گیرد، نه یادگیری به معنای آکادمیک آن، اما در عین حال دارای اهمیتی است برابر با آنچه در داخل مدرسه انجام می شود. اوقات فراغت بستری مناسب برای جوانان است که در آن نقش خود را به عنوان یاری دهندگان، تغییر دهندگان و شرکت کنندگان در توسعه اجتماعی جوامع خود ایفا کنند (لارسون و همکاران، 2002). پژوهشگران عرصه اوقات فراغت، پیامدهای مسأله اوقات فراغت را در تضادهای ارزشی، شکاف نسلی، ناآرامی، نیاز به هیجان، ناتوانی از تنها ماندن، فقدان انضباط شخصی، کسالت، خستگی مفرط و فقدان تجربه بازی و .... می دانند (رفعت جاه، 1386). اوقات فراغت به عنوان یک الگوی منظم رفتاری، خود را به افراد جامعه تحمیل می کند و در مقیاس یک نهاد اجتماعی کارکردهای متفاوتی دارد. بر این اساس به عنوان یک نهاد اجتماعی، نیازهای اجتماعی افراد جامعه را تأمین می کند و گذراندن مناسب اوقات فراغت وسیله ای مؤثر برای پرورش توان فکری، جسمی و اخلاقی افراد بوده و عاملی مؤثر برای جلوگیری از کج روی های اجتماعی و اخلاقی است (تند نویس، 1378). اوقات فراغت به منزله ی وقت آزادی است که پس از پرداختن به ضروریات عملی زندگی باقی می ماند و فرد آن طور که مایل است وقتش را می گذراند (روجکو همکاران، 2006). فعالیت های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردارند که کارشناسان از آن به مثابه آئینه ی فرهنگ یک جامعه یاد می کنند؛ به این معنا که چگونگی گذراندن اوقات فراغت افراد یک جامعه، معرف خصوصیات فرهنگی آن جامعه است. حتی می توان گفت که موجودیت و اصالت فرهنگ هر جامعه ای بر مبنای اوقات فراغت افرادی که در آن جامعه زندگی می کنند، بنا می شود. سپری کردن اوقات فراغت به نحو مطلوب و شایسته و مناسب، نشاط روحی و رضایت خاطر را به همراه خواهد داشت. بی توجهی به نیازهای فراغتی جوانان و دانش آموزان و عدم برنامه ریزی برای غنی سازی اوقات فراغت، آثار سوء و چالش های متعددی چون انحرافات، بزهکاری و آسیب های مختلف اجتماعی و از دست دادن فرصت تجربه اندوزی و گسترش معضلات اخلاقی و اجتماعی در عرصه ی جامعه برجای می گذارد. ﻣﻔﻬﻮم زﻣﺎن ﻓﺮاﻏﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ درﮔﯿﺮی ﻫﺎ و ﮐﺎر روزﻣﺮه ﮐﻪ اﻏﻠﺐ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺴﺘﮕﯽ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽرود و ﺗﻌﺮﯾﻒ و ﺗﺒﯿﯿﻦ آن ﺑﻪ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ، اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺳﯽ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ و ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎی اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ اﻧﺠﺎﻣﯿﺪه اﺳﺖ. درﺑﺎرۀ اﯾﻨﮑﻪ اﺻﻮﻻً ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺧﺎص ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪه ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺮﺧﯽ از آنﻫﺎ ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﺬران ﻓﺮاﻏﺖ در ﺗﻤﺎم ﻣﺮاﺣﻞ ﺗﺎرﯾﺨﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺸﺮ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ و ﺧﺎص زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺼﯽ ﻧﯿﺴﺖ (تورکیلدسن، 1382). ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﮔﺬﺭﺍﻥ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺖ، ﺑﺤﺚ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ، ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻭﺭﻭﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎﺩﻝ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺎﺋﺰ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖ. ﻧﻴﻤﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ؛ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻱ ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺯ ﺍﻧﺮژﻱ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﺮﺍﻛﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﻲ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ، ﺗﺸﺪﻳﺪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﺎﺕ ﻭ ﺁﺳﻴﺐ ﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﺎﻣﻞ در ﻧﺤﻮه ی ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺷﺮاﯾﻂ اﻗﺘﺼﺎدی، ﻓﺮدی و ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﯾﮑﯽ از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ در ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﮔﺬران اﯾﻦ اوﻗﺎت ﻧﺪاﺷﺘﻦ آزادی در اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﺗﻔﺮﯾﺤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﺮان ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺎﺷﯽ از ﻧﻈﺎرت خانواده و جامعه است. ﻣﻌﺎﺷﺮت ﻫﺎی ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺑﺨﺶ ﺑﺰرﮔﯽ از ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ را ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص داده و اﯾﻦ اﻣﺮ ﺣﺎﮐﯽ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﺮان ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﻨﻮز ﻧﻘﺶ و ﻣﻘﺎم ﻣﻬﻤﯽ در ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ و ﻧﺤﻮه ی ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ اﻓﺮاد را دارا می باشد. درصد کمی از مردم به این باور رسیده اند که از ساعات کار خود کاسته و برای حفظ تندرستی و سلامتی و کسب نشاط و لذت به ورزش بپردازند. البته به جرأت می توان گفت با گذشت زمان، درصد بیشتری از مردم معتقد به بهبود کیفی زندگی می شوند و شکی نیست که رسیدن به این باور مستلزم داشتن تحصیلات عالی، تجربه ی مفید و تغییر دیدگاه ها و جهان بینی کلی افراد است (تندنویس، 1380). از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻓﻮاﺋﺪ داﺷﺘﻦ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ، ﺗأﻣﯿﻦ سلامت ﺟﺴﻤﯽ- رواﻧﯽ و ﺳﺎﻟﻢ ﺳﺎزی ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺟﻠﻮ ﮔﯿﺮی از آﺳﯿﺐ ﻫﺎ و ﻣﻔﺎﺳﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ است. اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد اﻓﺮاد ﺣﺲ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺧﻮد را ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﺮده و ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻘﻮﯾﺖ روﺣﯿﻪ ی ﻓﺮدی و ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ در ﮔﺮد ﻫﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ورزﺷﯽ ﮔﺎم ﺑﺮدارﻧﺪ. هر کشوری در هر مقطع از تاریخ که قرار داشته باشد، با مسئله ی اوقات فراغت مردم رو به رو است و داشتن اوقات فراغت و نحوه ی گذراندن آن به عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مربوط می شود (تندنویس، 1380). پارسونز معتقد است که افراد با منزلت های متفاوت باید به شیوه های متفاوت، فراغت خود را سپری کنند تا به انسجام نظام اجتماعی کمک کنند و این شیوه های متفاوت نیز از سبک های زندگی مختلفی که دارند ناشی می شود. عقاید، باورها، ارزش ها و هنجارها، نظام شخصیتی ما را به وجود می آورند که البته از شأن و وضعیت اجتماعی خانواده نیز تأثیر می پذیرد. طبقه ی اجتماعی و اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن می باشد (پهلوان و برزیگر، 1390). تفاوت فراغت بین طبقات مختلف اجتماعی نه فقط تفاوت در نوع فراغت است بلکه در میزان آن نیز هست (سازمان ملی جوانان، 1384). عدم تمکن مالی، الگوی نحوه ی گذراندن اوقات فراغت را تغییر می دهد و در بسیاری از موارد موجب حذف آن از زندگی فرد می گردد (علیزاده، 1379). امروزه تفریح و گذراندن مناسب اوقات فراغت، وسیله ای مؤثر برای پرورش قوای فکری، جسمی و اخلاقی افراد بوده و عاملی برای جلوگیری از کج روی های اجتماعی محسوب می شود (رحمانی و همکاران، 1385). پس از تماشای تلویزیون، پرداختن به ورزش مهمترین فعالیت اوقات فراغت نسل جوان را تشکیل می دهد (الهام پور و پاک سرشت، 1382). فعالیت های فراغتی، به ویژه ورزش سهم قابل توجهی در اجتماعی کردن جوانان دارد. ورزش نهادی است اجتماعی که ارزش ها و هنجارها را به شرکت کنندگان منتقل می کند و بدین گونه به هماهنگ ساختن جامعه کمک می نماید (زارعی و تند نویس، 1382). دوره ی جوانی یکی از بحرانی ترین دوران های زندگی فرد است. ورود به دوره ی جوانی، فرد را با مشکلات فراوانی دست به گریبان می کند (احمدی، 1375). عدم توجه و جدی نگرفتن مسأله ی اوقات فراغت، به ویژه در میان جوانان، آنان را به رفتارهای ناهنجار از جمله اعتیاد، بی بند و باری و گرایش به رفتارهای مغایر با معیارهای اجتماعی- فرهنگی حاکم بر جامعه می کشاند (زابکو همکاران ،2002). ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی اﻓﺮاد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﭼﯿﺴﺘﯽ اوﻗﺎت فراغت اﻓﺮاد، ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺘﻨﻮع و ﻣﺘﻌﺪد اﺳﺖ. اﯾﻦ اﻣﺮ، ﻧﺎﺷﯽ از ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ و ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ اﯾﻦ ﺟﻨﺒﻪ از ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ آدﻣﯽ اﺳﺖ. هیوود، ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ را در ﭼﻨﺪ ﻃﺒﻘﻪ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﻣﯽﮐﻨﺪ: اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﮥ ﺑﺎزﻣﺎﻧﺪۀ وﻗﺖ؛ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ؛ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ از دﯾﺪﮔﺎه ﻋﻤﻞ ﮐﺮدی؛ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ از دﯾﺪﮔﺎه آزادی ﻋﻤﻞ (هیوود و همکاران، 1384). اوقات فراغت به مثابه زمان، زمانی است که آنچه را می توانیم انتخاب می کنیم. اوقات فراغت به عنوان فعالیت، فعالیتی است که موجب ابراز وجود و خود شکوفایی فردی است. اوقات فراغت به عنوان یک تجربه درونی، توجه به وضع روحی- روانی، جهت گیری، گرایش ها، شرایط و تجربه در ارتباط با فراغت است (سازمان ملی جوانان، 1384). استنلی ﭘﺎرﮐﺮ، ﻣﻌﺮوف ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ را در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﭘﺎرﮐﺮ ﻣﺪﻋﯽ اﺳﺖ ﻧﻔﺲ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻓﺮاﻏﺖ، ﺗﻨﻬﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﮐﺎر ﻗﺎﺑﻞ درک اﺳﺖ. ﺑﺪون ﮐﺎر، ﻓﺮاﻏﺘﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﻓﺮاﻏﺘﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﺻﻨﻌﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﺳﻌﮥ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﻓﺮاﻏﺘﯽ ﻣﯽﺷﻮد. ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮﯾﮥ وی، ﮐﺎر را ﺗﺎ آن اﻧﺪازه ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﻓﺮاﻏﺖ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮد ﮐﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ آﻧﮑﻪ اداﻣﻪ و اﺳﺘﻤﺮار ﮐﺎر ﺑﻪ ﺷﻤﺎر آﯾﺪ، ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻧﮕﺮش ﻓﺮد را ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺎر اﺻﻼح ﮐﻨﺪ (توسلی، 1385). به نظر ویل دورانت تمدّن، محصول اوقات فراغت ملت هاست، مردمانی که خور و خواب و شکار و غارت، همه شب و روز آنها را پر کرده بود، هیچ تمدنی نیافریدند. ظروف مقاوم تر، جامه های ظریف تر، معماری ماناتر، شعر زیباتر، ماشین ها، کتاب ها، ارتباطات، اختراعات، اکتشافات و همه ی وسایل رفاهی بشر، زاییده ی اوقات فراغت اویند (دورانت، 1378). در ارائه یک تعریف علمی از اوقات فراغت، دکتر جی بی نش در کتاب فلسفه ی فراغت و تفریحات سالم، این گونه اظهار نظر می نماید: «فراغت، مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن، آزاد است و در خواب هم نیست». گروه بین المللی جامعه شناسی، تعریف زیر را از اوقات فراغت ارائه کرده است: «وقت صرف شده برای مجموعه ای از اشتغالات، که فرد با رضایت خاطر، به قصد استراحت، یا برای تفریح و یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی، داوطلبانه و بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آنها می پردازد»(یوسفی، 1372). اوقات فراغت ساعاتی است که باید بدون اجبار، صرف اموری شود که شخص به آنها تمایل دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص محسوب گردد؛ بلکه باید به کسب تنوع، ایجاد سرگرمی، فراهم آوردن امکانات رشد فکری و جسمی در راستای تعالی و رسیدن به ارزش های معنوی منجر گردد. دکتر غلامعلی افروز معتقد است که: «منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که انسان مسئولیت پذیر، هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده و زمان در اختیار اوست که با میل و انگیزه ی شخصی به امر خاصی بپردازد. به دیگر سخن، فراغت زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و تکلیف موظّف روزانه باقی مانده است و انسان فرصت می یابد که با رغبت و علاقه و انگیزه ی شخصی، فعالیت یا برنامه ی خاصی را انتخاب و پیگیری نماید»(افروز، 1370). اوژه «اوقات فراغت» را چنین تعریف می کند: منظور از اوقات فراغت، وقت صرف شده برای سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی است که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت، به سوی آنها روی می آورند. دومازیه، جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب به سوی تمدّن فراغت، معتقد است: فعالیت های اوقات فراغت، مجموعه فعالیت هایی است که شخص، پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی، خانوادگی و اجتماعی، با میل و اشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت، تفریح، توسعه ی دانش، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور رساندن استعدادها و خلاقیت ها و سرانجام، مشارکت آزادانه در اجتماع است (عصاره، 1377). دومازیه معتقد است، هنگامی که فعالیت فراغتی، بخشی از کار شخصی (مانند ورزشکاران حرفه ای)، زندگی خانوادگی (گردش در روز تعطیل) و یا وظایف مذهبی یا سیاسی (شرکت در یک اجتماع مذهبی یا تقویت حزب سیاسی) می شود، حتی اگر همان رضایتمندی قبلی را بدهد، ماهیت آن تغییر خواهد کرد. کن براون جامعه شناس، اضافه می کند که: وقت فراغت صرفاً وقتی نیست که صرف کار نشود، بلکه فعالیت هایی مانند مسافرت برای کار، مراقبت شخصی، کارهای خانه، خرید، مراقبت از بچه و خوابیدن، همه از امور ضروری اند که اکثر جامعه شناسان، آنها را به عنوان «فراغت» نمی شناسند (ساروخانی، 1370). در منشور فراغت که در ماه جولای سال 2000 به تصویب هیأت مدیره جهانی فراغت رسیده آمده است: «تأمین فراغت برای کیفیت زندگی همان قدر اهمیت دارد که تأمین سلامت و آموزش» (روجکو همکاران، 2006). در حالی که امروزه صحبت از برابری های اجتماعی (دموکراسی) می شود، اما همه افراد بخت یکسانی برای دستیابی به امکانات اوقات فراغت ندارند و این مسئله بر درک آنها از اوقات فراغت تأثیر می گذارد. سن افراد نیز بر درکشان از اوقات فراغت تأثیر دارد. هر شخصی انتظارها و تمایلات متفاوتی از اوقات فراغت دارد؛ بنابراین، فراغت برای هر فرد معنا و مفهوم خاصی پیدا می کند (جلالی فراهانی، 1390). ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﻧﮑﺎت ﻣﻬﻢ در ﻧﺤﻮه ی ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ به ویژه در ﺳﺎﻟﻬﺎی اﺧﯿﺮ، ﺗﺠﺎری ﺷﺪن ﻓﺮاﻏﺖ اﺳﺖ. ﭼﻮن ﺑﺨﺶ دوﻟﺘﯽ از ﻋﻬﺪه ی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی در ﮔﺬران ﻓﺮاﻏﺖ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎﻣﻞ و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﻧﻤﯽ آﯾﺪ ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ وارد دﻧﯿﺎی ﻓﺮاﻏﺖ اﻓﺮاد ﺷﺪه اﺳﺖ و به این دلیل که ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ در ﺟﻬﺖ ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮی از ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺎدی اﺳﺖ، ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدی ﺑﻪ ﺗﺨﺮﯾﺐ ارزﺷﻬﺎی اﺧﻼﻗﯽ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﺪارد و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﭘﯿﺎﻣﺪی ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﮔﻮار و ﺗﻠﺦ از ﻟﺤﺎظ اﺧﻼﻗﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﺪ (علوی زاده، 1387). در ﮐﻞ، ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ ﺷﺪن اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ آﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ وﺿﻌﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻬﺘﺮی دارﻧﺪ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪ دﻟﺨﻮاه و آﻧﻄﻮر ﮐﻪ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﺑﮕﺬراﻧﻨﺪ و آﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﺳﻄﺢ ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺣﺘﯽ اﮔﺮ اﺳﺘﻌﺪاد و ﻋﻼﻗﻪ ای داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ اوﻗﺎت ﺻﺮف رﺷﺪ و ﺑﺎﻟﻨﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺠﺒﻮرﻧﺪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻋﺪم اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻣﺎﻟﯽ ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺑﺮای اﯾﺎم ﻓﺮاﻏﺘﯽ ﺧﻮد نداﺷﺘﻪ ﺑﺎشند. دومازیه در توضیح واژه ی فراغت در دایره المعارف علوم اجتماعی کوپر، چهار ویژگی اساسی برای فراغت، توصیف می کند: 1) رها بودن از وظایف: فراغت نتیجه ی انتخاب آزاد است. البته فراغت همان آزادی نیست و اشتباه است اگر بگوییم وظایف ابداً در هیچ بخشی از فراغت وجود ندارد. با این حال، فراغت، آزاد بودن از دسته ی خاصی از وظایف می باشد. در درجه ی اول، فراغت رهایی از کار مزدگیرانه در محل کار است. فراغت، همچنین آزادی از مطالعه ای است که جزو برنامه های مدرسه است. فراغت، آزادی از وظایف اساسی ای است که توسط دیگر سازمان های اجتماعی (خانواده، اجتماع و مذهب) تعیین شده اند. 2) هدف و جهت مادّی نداشتن: برخلاف وظایف شغلی و خانوادگی و سیاسی، فراغت، هدف سودمندانه و مادی ندارد. اگر فراغت به وسیله اهداف تجاری، سودگرایانه یا ایدئولوژیکی کنترل شود، دیگر فراغت نیست. این چنین فراغتی، تنها بخشی از ماهیت خود را حفظ می کند. 3) احساس خشنودی: آنچه فعالیتی را به عنوان «فراغت» مشخص می سازد، جستجوی حالتی از رضایت است که دارای ماهیت لذّت جویی است. البته شادی صرفاً موضوع فراغت نیست؛ چون فرد می تواند در حال انجام وظایف اساسی اجتماعی نیز شاد باشد؛ امّا جستجو برای رضایت، خوشی و شادی، یکی از ویژگی های اساسی فراغت در جامعه ی جدید است و شرط اولیه ی فراغت، حالتی از رضایت است. 4) تحقّق توانایی ها و رشد استعدادها: فراغت بایستی با تحقق توانایی های بالقوه آدمی به صورتی آزادانه ارتباط داشته باشد. چنین هدفی، چه با نیازهای اجتماعی سازش پیدا کند و چه نکند، به خودی خود، هدف تلقی می شود. کشور ما در ردیف جوان ترین کشورهای دنیا قرار دارد. بنابراین آمار، برنامه ریزی برای طیف عظیمی از سلایق و انتظارات بسیار متنوع کار دشواری است. اما طبق نظر کارشناسان، هدایت و ایجاد امکانات برای غنی سازی اوقات فراغت می تواند در شکل گیری شخصیت و هویت جوانان در طول سال ها نقش بسزایی داشته باشد (پهلوان و برزیگر، 1390). اوقات فراغت به عنوان یک پدیده ی فرهنگی و اجتماعی بر ابعاد مختلف جامعه تأثیرگذار و موضوع مشترک بین تمام اقشار جامعه است و بسیاری از صاحب نظران معتقدند که ارزش تربیتی فعالیت هایی که در اوقات فراغت انجام می شود نه تنها از فعالیت های رسمی کمتر نیست، بلکه در بعضی موارد حتی بیش از آنها مؤثر و سازنده است. چارلز برایت بیل معتقد است که فراغت و تعلیم و تربیت به طور پیچیده ای به هم تنیده اند به گونه ای که فراغت به تعلیم و تربیت منتهی می شود و تعلیم و تربیت مجدداً به فراغت ختم می شود. بنابراین نقش اوقات فراغت در تکوین شخصیت افراد جامعه بسیار حائز اهمیت است. امروزه اوقات فراغت یکی از موضوعات اصلی و بسیار مهم زندگی نوجوانان و جوانان است که با رویکرد جهانی شدن و پیدایش دهکده ی جهانی این مقوله از حالت تشریفاتی به امر حیاتی و ضرورتی اجتناب ناپذیر با کارکردهای بسیار مؤثر در حیطه ی مشارکت جویی، تربیت اجتماعی و مسئولیت پذیری تبدیل شده است (کرباسی، 1383). اوقات فراغت با توجه به علایق، انگیزه و عواملی چون وضعیت اقتصادی و خصوصیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، جهت کمک به انسان ها برای تعالی معنوی، خودسازی و آماده شدن برای کارایی و بازدهی بیشتر است و صرفاً اتلاف وقت و بیهودگی نیست. بهتر است که کارکرد اوقات فراغت را بر سایر بخش ها و امور مختلف اجتماعی مشخص کرد. اوقات فراغت، مجزا از زندگی و قوانین و نقش ها نیست و با جامعه، خانواده، کار و مذهب ارتباط دارد. داشتن اوقات فراغت مستلزم پول و امکانات است که همگی در اختیار فرد نیست و در مراحل مختلف زندگی، با خانواده و کار فرد در ارتباط است. همچنین اوقات فراغت نمایانگر اخلاقیات یک فرهنگ بوده و همیشه در معرض تغییر قرار دارد و به همین دلیل زمینه ی اصلی رشد یک فرهنگ را نیز فراهم می کند ( پهلوان و برزیگر، 1390). ارسطو در آثار خود، فراغت را در مقابل کار قرار می دهد. وی فراغت را نتیجه و غایت کار تلقی کرده است. کار مستلزم تلاش و زحمت است، حال آنکه فراغت متضمن آسایش و فعالیت هایی است که فی نفسه مطلوب هستند (الهام پور و پاک سرشت، 1382). شبانه روز انسان را به سه زمان تقسیم کرده اند: زمان زیستی مثل خواب، خوراک و مراقبت های بهداشتی (10 ساعت)؛ زمان تأمین معاش، همچون کارکردن و رفع نیازمندی های اقتصادی (9 ساعت)؛ و بالاخره وقت آزاد یا زمان باقیمانده که حدود 5 ساعت در روز است و این زمان همان اوقات فراغت است که شخص به میل خویش به انواع فعالیت های فراغتی مورد علاقه ی خود می پردازد. فنیکس معتقد است که مسأله سرگرمی و اوقات فراغت، مسأله آزادی فرد است که طی آن به تفریح می پردازد (تندنویس، 1381). فراغت شامل آن بخش از زمان فرد است که مقید به انجام تقاضاهای زیستی و امرار معاش نیست و شخص می تواند به شکل آزاد و اختیاری به برنامه های انتخاب شده ی خود بپردازد (کارلسونو همکاران، 1979). انواع رشته های مختلف ورزشی، پرکننده ی اوقات فراغت مردم کشورهای مختلف هستند و به جرأت می توان اظهار داشت که ورزش بیش از هر فعالیت دیگری پرکننده ی اوقات فراغت مردم است و در بعضی از کشورها از چنان جایگاهی برخوردار است که می تواند در سرنوشت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورها از عوامل تعیین کننده باشد (تندنویس، 1381). پروفسور مک کلوی می گوید: با پرداختن به اوقات فراغت و فعالیت بدنی و ورزش های تفریحی، غرور و فرهنگ ملی و سنن جامعه با عنایت به بازی های ملی و بومی- محلی نگهداری و تقویت می شود (کوشافر، 1380). ارسطو چنین می گوید: «ما کار می کنیم تا فراغت داشته باشیم و شاید به همین علت است که احساس خوب بودن، رضایت مندی و سرزندگی پس از تفریحات فراغتی (ورزش) را نمی توان در حین کارکردن به دست آورد.» به هرحال می توان نتیجه گیری کرد که بهبود اوضاع اقتصادی، کاستن از میزان ساعات کاری، افزایش میزان ساعات فراغت، بالا بردن سطح تحصیلات، کنترل موالید و افزایش درآمد ماهیانه ی خانوارها از جمله اقداماتی است که می تواند از یک طرف، زمینه ی ایجاد فراغت و پرداختن به ورزش را میسر سازد و از طرف دیگر، موجب رضایت خاطر از گذراندن اوقات فراغت، رضایت از زندگی، احساس خوب بودن، سلامتی، امیدواری و شادابی مردم را فراهم سازد (تندنویس، 1381). شواهد نشان می دهد که گذراندن اوقات فراغت با ورزش، فعالیت های جسمی و چالش انگیز بودن آنها نظیر سنگ نوردی و صخره نوردی، تأثیر قابل ملاحظه ای به عزت نفس و خود پنداره ی افراد دارد (زیکسزنمیهالی و گرائف، 1979). اوقات فراغت و نحوه ی گذراندن آن، از شاخص های اساسی سبک زندگی به شمار می رود. شیوه ی زندگی افراد معمولاً خود را در گذراندن اوقات فراغت نشان می دهد. ماکس وبر با طرح گروه های منزلتی، راه را برای مطالعات سبک زندگی و فراغت و اهمیت دادن به آن در دنیای جدید بازکرد (کاتزگرو، 1999). گذراندن فراغت به عنوان یک سبک زندگی، تحت تأثیر پایگاه خاص خانوادگی، شبکه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار می گیرد. این عوامل، عواملی مؤثر بر گذراندن اوقات فراغت به شمار می آیند. به علاوه چون زنان و مردان، بخصوص در جامعه ی ما دارای سبک زندگی متفاوتی هستند و میزان، نوع و چگونگی فراغت های آنها متغیر است، بنابراین جنسیت به منزله ی یک متغیر مستقل بررسی می شود (شاطریان و همکاران، 1391). برخی مطالعات دیگر نیز، حاکی از آن است که متغیرهای جمعیتی و پایگاه اجتماعی، نقش مهمی در اوقات فراغت افراد دارد (رایمورو همکاران ، 1994؛ فیتزجرالد و همکاران، 1995؛ شینیو و همکاران، 2004 و وگنر و همکاران، 2006). اسدی در مطالعه ی خود در ارومیه، معمول ترین شیوه ی گذراندن اوقات فراغت را بیرون رفتن از منزل یافته است. از سوی دیگر به این نتیجه رسیده است که مردان، آزادی بیشتری برای تفریحات بیرون از خانه داشته اند (اسدی، 1352). برازنده در مطالعه ی خود به این نتیجه دست یافت که نوع و میزان اوقات فراغت، تحت تأثیر زمان و منابع در دسترس افراد است (برازنده، 1376). رجبی و آقا در مطالعه ی خود بر روی گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان شیرازی نتیجه گرفتند که جنسیت، پایه ی تحصیلی، محل تولد، وضع فعالیت و نوع شغل والدین، تحصیلات والدین، درآمد خانواده، تعداد فرزندان، وسایل سرگرم کننده و آموزنده ی در دسترس، با اوقات فراغت رابطه ی مستقیم دارند (رجبی و آقا، 1369). نحوه ی گذراندن اوقات فراغت هر فرد، از رشد اقتصادی و اجتماعی محیط زندگی او متأثر است (خواجه نوری و مقدس، 1387). اوقات فراغت را معمولاً به چند شکل تعریف می کنند: اوقات فراغت به عنوان بازمانده ی وقت، به عنوان فعالیت، به عنوان فرصت عملکرد مفید و نیل به اهداف و یا به عنوان فرصتی برای آزادی عمل شخصی (ربانی و شیری، 1388). 2-1-1- گذراندن اوقات فراغت چگونگی گذراندن اوقات فراغت معرف ویژگی های فرهنگی جامعه است. موجودیت و اصالت فرهنگ هر جامعه بر مبنای فرصت ها و اوقات فراغت افرادی است که در آن جامعه زندگی می کنند. تمدن های انسانی، تجلی اوقات فراغت است. بنابراین اگر طرح و نقشه ی زندگی و کار جوانان با برنامه هایی که برای اوقات فراغت خود تنظیم می کنند، مغایرت داشته باشد و یا تفریحات و فعالیت های فراغتی آنها از نظر ارزشی و فرهنگی با آموزه ها و ارزش های اجتماعی متباین و متمایز باشد، اوقات فراغت به یک مشکل اجتماعی مبدل می شود. پس اوقات فراغت مفید عامل شکوفایی استعدادها و کسب تجارب سودمند است و اوقات فراغت آسیب زا عامل آسیب، بیماری، انواع بزهکاری و انحراف است (احمدی و همکاران، 1384) تحقیقات نشان داده است که پیشرفت تحصیلی با متغیرهایی چون نحوه ی گذراندن اوقات فراغت، ارتباط دارد (شریفیان، 1380). از سویی دیگر، بین وضعیت تأهل، محل سکونت و درآمد با میزان و کیفیت گذراندن اوقات فراغت افراد، رابطه ی معنا داری وجود دارد و گذراندن اوقات فراغت به صورت خانوادگی اجرای نقش های اجتماعی را تسهیل می کند (گلاسر و همکاران، 2006). در جامعه ی ما که اکثریت آن را قشر جوان تشکیل می دهد و اوقات فراغت و ضرورت آرامش، استراحت و زمان تفریح برای همه ی افراد جامعه، به خصوص جوانان، همچون مصرف غذا و هوا محسوس است، تحقق این امر نیاز به همت ملی دارد. از اوقات فراغت به عنوان دوران بازسازی یا تجدید قوا یاد می کنند؛ بنابراین می بایست از عوامل موجود، حداکثر استفاده را کرده و جهت پر کردن یا به تعبیر بهتر، غنی سازی اوقات فراغت جوانان، اقدامات مثمر ثمری انجام داد. اوقات فراغت دلپذیرترین اوقات آدمی است. بخشی از عمر فرد که از آن خود او است. ساعاتی فارغ از کار روزانه و رنج ایام که در آن کاری را انجام می دهد که خود می خواهد، خود برمی گزیند و اگر عامل بیرونی دخالت نکند، به رضا و رغبت دل می گذراند. این زمان عظیم که یک سوی آن بارور کردن عمر و زندگی و سوی دیگر آن تباهی و به هدر دادن این لحظات شیرین و زودگذر است، فرصتی گرانبها از عمر آدمی است. اوقات فراغت به میل و اراده انسان سپری می شود و می تواند در راه آموختن، ساختن، پژوهش، تربیت، مشارکت های داوطلبانه اجتماعی، خدمات رایگان انسانی، گسترش افق های فکری، ورزش و فعالیت های مختلف بدنی و یا در بسیاری از عرصه های دیگر صرف شود. نیاز به گذراندن اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن به گونه ای اجتناب ناپذیر به منزله یک ارزش برای تمام افراد جامعه و به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی مهم مطرح است. اوقات فراغت فرصت طلایی است که می تواند زمینه ای مناسب برای رشد و بالندگی افراد، فراهم آورد. نحوه ی گذراندن اوقات فراغت، نشان دهنده ی سبک زندگی افراد نیز هست و می تواند شواهدی از سلامتی و بیماری فرد یا مشکلات خانوادگی را ارائه دهد (تورلیندسون و برنبرگ، 2006). نحوه ی گذراندن اوقات فراغت، منعکس کننده ی فرهنگ جامعه است و ارزش های آن معیارهای جامعه را نشان می دهد. اگر اوقات فراغت با ارزش های رایج جامعه مغایرت داشته باشد، تبدیل به یک مشکل یا معضل اجتماعی می شود. گذراندن اوقات فراغت به چند عامل مهم وابسته است: گروه سنی، نیازهای خاص هر فرد، جنسیت، فرهنگ، نوع خانوار و گروه اجتماعی؛ که کل این عوامل هویت را می سازند. پس انتخاب هر فعالیتی در زمان اوقات فراغت وابسته به هویت افراد است (رئیسی، 1386). تعریف جامع گذراندن اوقات فراغت: گذراندن اوقات فراغت مجموعه ی فعالیت هایی را دربر می گیرد که شخص به میل و انگیزه ی درونی خود، خواه برای استراحت و سلامتی، خواه برای تفریح و بازی، خواه برای گسترش اعتقادات، دانش و ذوق یا مشارکت آزاد اجتماعی و یا بروز خلاقیت و توانایی، در زمانی فارغ از تعهدات و الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی (مثل تحصیل و خدمت سربازی) انجام می دهد (سازمان ملی جوانان، 1383). ویژگی های گذراندن اوقات فراغت در جوامع معاصر: تبدیل اوقات فراغت به بخشی از حقوق بشر و نیاز همگانی. افزایش نقش فراغت در آموزش و تکامل حیات مادی و معنوی انسان. تغییر مفهوم اوقات فراغت از باقیمانده ی زمان کار به هر نوع فعالیت دلخواه و مورد علاقه فرد (شغلی و غیر شغلی). تعمیم گذراندن اوقات فراغت به تمام اوقات شبانه روز، ایام هفته و فصول سال. تنوع و همگرایی شیوه های گذراندن اوقات فراغت در مقیاس جهانی. افزایش نقش گذراندن اوقات فراغت در نظام تولید، توزیع و مصرف جامعه (صنعت اوقات فراغت) ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذراندن اوقات فراغت در مقیاس ملی و محلی در جهت رفاه همگانی (سازمان ملی جوانان، 1383). اوقات فراغت به معنی وقت آزاد است که در جریان آن شخص ممکن است به تفریح، فعالیت بدنی و یا استراحت بپردازد و معمولاً در این مواقع نیاز به انجام فعالیت های فرح بخش و نشاط آور بیشتر حس می شود که فرد بر طبق تمایل شخصی خود، زمان را تنظیم می کند و این برنامه ها از فردی به فرد دیگر متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد. چگونگی گذراندن اوقات فراغت، مجموعه فعالیت هایی را دربر می گیرد که فرد خواه برای استراحت و سلامتی، خواه برای تفریح و بازی، خواه برای گسترش اعتقادات، دانش و ذوق و یا مشارکت آزاد اجتماعی و بروز خلاقیت و توانایی، در زمانی فارغ از تعهدات و الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی انجام می دهد. اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن در شکل گیری و تداوم شخصیت افراد نقش بسزایی دارد. از این رو پرداختن به بحث فراغت به منظور ارائه بهترین زمینه های فراغتی و شکل گیری شخصیت های سالم در جامعه ضروری است. گذشته از این کشور ما در زمره ی جوان ترین کشورهای دنیاست؛ لذا هدایت و ایجاد امکانات برای گذراندن اوقات فراغت جوانان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اوقات فراغت مطلوب سبب توسعه ی مهارت های عملی و مفید می گردد و باعث می شود تا افراد مشکلات زندگی را بیشتر تحمل کنند (رابرت، 1999). اما گسترش زندگی ماشینی با ایده ی خدمت به بشریت و تأمین رفاه نسل آدمی قوام یافته و همراه توسعه ی روز افزون خود، تمام نیازهای طبیعی انسان ها را نادیده گرفته و خود موجب مشکلات اصلی بشریت شده است. از آنجایی که اضطراب، احساس گناه، بی اعتمادی به آینده بشریت را مأیوس می کند، اوقات فراغت کوتاه و بلند مدت می تواند بسیار اثر بخش بوده و در سلامت نسل آتی بسیار مثمر ثمر باشد. جوانان نیاز به اوقات فراغت دارند تا بتوانند از جنبه ی روحی و جسمی به ترمیم و تقویت خود بپردازند. بدیهی است که با برنامه ریزی های دقیق ورزشی و فرهنگی و تناسب این برنامه ها با سطح نیازها و علایق و عوامل مؤثر دیگر می توان موجبات سرزندگی و نشاط در جوانان و به دنبال آن داشتن نسلی سالم و شاداب را فراهم نمود. جوانان که بیش از سایر سنین در معرض فشارها و ناملایمت ها قرار دارند از عوامل اجتماعی متأثر می شوند و متأسفانه آمارهای تکان دهنده ی جامعه امروز در خصوص انحرافات جوانان مؤید این مطلب است. سلامتی، نشاط و توانمندی از عمده ترین عوامل توسعه ی نیروی انسانی است، که این نکته را می توان به وضوح در وضعیت کشورهای توسعه یافته ملاحظه کرد (رضایی صوفی، 1385). 2-1-2- دیدگاه های اوقات فراغت درمورد اوقات فراغت پنج دیدگاه متمایز و همپوشان تشخیص داده شده که تمام تعاریف اوقات فراغت در چارچوب این پنج دیدگاه جای می گیرند : 1- اوقات فراغت به منزله ی وقت آزاد 2- اوقات فراغت به منزله ی فعالیت 3- اوقات فراغت به منزله ی حالتی ذهنی یا حالتی از بودن 4- اوقات فراغت به منزله ی مفهوم کل نگر و همه جانبه 5- اوقات فراغت به منزله ی شیوه ای از زندگی اوقات فراغت به منزله ی وقت آزاد: منظور از وقت آزاد، زمان تحت اختیاری است که پس از پرداختن به ضروریات زندگی مانند کار، خواب، استراحت، غذا خوردن، نظافت و .... در اختیار فرد باقی می ماند و او می تواند هر جور که بخواهد از آن استفاده کند. اوقات فراغت به منزله ی فعالیت: بر اساس آن، فراغت از فعالیت هایی آموزنده و لذت بخش تشکیل شده و با این تعریف، اوقات فراغت بیشتر با تفریح همانندی پیدا می کند و به معنی آن است که صرفاً داشتن وقت آزاد، اوقات فراغت به حساب نمی آید، بلکه نحوه ی پر کردن وقت آزاد، اوقات فراغت را به وجود می آورد. تلقی اوقات فراغت به منزله ی فعالیت، برداشتی نسبتاً سنتی از اوقات فراغت است که آن را به منزله ی فعالیت های داوطلبانه و رضایت بخش و در عین حال آموزنده توصیف می کند. اوقات فراغت در این دیدگاه، فرصتی است برای پرداختن به بعضی فعالیت های جدی یا نسبتاً فعال که ضرورت های زندگی آن ها را اقتضا نکرده باشد. اوقات فراغت به منزله ی حالتی ذهنی یا حالتی از بودن: در این دیدگاه، زمان یا فعالیت نیست که اوقات فراغت را به وجود می آورد، بلکه اوقات فراغت از حالتی ذهنی یا حالتی از بودن ناشی می شود که بسیار مطلوب است و از شرکت در فعالیت هایی که انگیزه های ذاتی دارند حاصل می شود. با توجه به این نظریه، بسیاری از فعالیت های تفریحی نمی توانند اوقات فراغت محسوب شوند بلکه فقط برخی از فعالیت هایی که از انگیزه ای ذاتی منشأ گرفته باشند و در ایجاد حالت ذهنی مطلوب، مؤثر باشند، اوقات فراغت محسوب خواهند شد. از این رو، اوقات فراغت نتیجه ی اجتناب ناپذیر یک روز تعطیل یا تعطیلات آخر هفته نیست، بلکه نتیجه ی آمادگی ذهنی ای است که می تواند آن را به وجود آورد. اوقات فراغت به منزله ی مفهوم کل نگر و همه جانبه: در این نظریه، اوقات فراغت صرفاً به وقت آزاد یا فعالیت تفریحی منحصر نمی شود و می تواند در بسیاری از جنبه های ضروری زندگی وجود داشته باشد و چه بسا امکان دارد در وقت آزاد و فعالیت های تفریحی نیز محقق نشود. از دیدگاه کل نگر، کار و اوقات فراغت چنان با هم مرتبط اند که نمی توان آنها را از هم تفکیک کرد. دومازیه نیز در تأیید این دیدگاه، سه کارکرد اساسی اوقات فراغت را در آرامش، سرگرمی و رشد خلاصه می کند. دیدگاه کل نگر می تواند تلفیقی از سه دیدگاهی باشد که پیشتر بررسی شدند. زیرا در هر یک از دیدگاه های فوق، از زاویه خاصی به اوقات فراغت نگریسته شده و تلفیق آنها می تواند مکمل باشد و نظریه ی جامعی را عرضه کند. اوقات فراغت به منزله ی شیوه ای از زندگی: این دیدگاه بسیار آرمان گرایانه و دور از ذهن به نظر می رسد و در صورت عملی بودن هم فقط برای اندکی از مردم قابل حصول خواهد بود. بر طبق این دیدگاه، اوقات فراغت، شیوه ای از زندگی و آرمانی است که با حالت ذهنی و زمان ارتباطی ندارد (تورکیلدسن ،1382). سیریل اسمیت نظریه های ویژه ای که در زمینه ی فراغت از سوی متفکران اجتماعی اظهار شده است را به سه دیدگاه نظری تقسیم می کند: نظریه ی اجتماعی شدن نظریه ی نقش و پایگاه نظریه ی خرده فرهنگ خاص جوانان دیدگاه نخست: نظریه ی اجتماعی شدن، فراغت را بخشی از مجموعه ی فعالیت هایی می داند که از طریق آن ایستارها ، نگرش ها و آموخته های لازم برای ورود به بزرگسالی باید آموخته شود. دیدگاه دوم: نظریه نقش و پایگاه، این دوره را به لحاظ نقش و پایگاه، دوره ای موقت و ناپایدار می داند. نظریه سوم: خرده فرهنگ جوانان را مستقل از فرهنگ جامعه و حتی گاه متضاد با آن تلقی می کند (موموندی، 1380). موضوع اوقات فراغت از دیرباز مورد توجه بشر بوده و مطالعات به عمل آمده نشان می دهد که انسان به طور پیوسته در این باره در پی چاره جویی بوده است. در حال حاضر نیز این توجه و حساسیت نه تنها کاهش نیافته، بلکه اهمیت آن بنا به دلایل متعددی افزایش یافته است. بخشی از این دلایل عبارتند از: رشد و توسعه ی زندگی ماشینی، کاهش ساعات کار و فعالیت، ارتقای سطح آگاهی ها و دانش بشری و از همه مهمتر و مؤثرتر دگرگونی های فرهنگی و شکل گیری خاص تمایلات و علایق انسان ها است (علیزاده، 1379). 2-1-3- کارکردهای اوقات فراغت دومازیه سه کارکرد اصلی برای «فراغت» ذکر می کند: رفع خستگی: فراغت به فرد فرصت می دهد که خستگی کارها و تکالیف را از تن بیرون کند. تفریح و سرگرمی: به وسیله سرگرمی، فضاهای جدیدی گشوده می شود که در آنها فرد می تواند از رنج روزانه ی یک سری وظایف محدود و عادی و نیز کارهای تکراری و محیط یکنواخت فرار کند، تا به رکود یا شکنندگی روانی دچار نشود. رشد و تعالی شخصیت: فراغت، فرد را قادر می سازد تا از کارهای روزمره ی کلیشه ای که او را مجبور به پذیرش الزامات سازمان های اصلی اجتماعی می کنند رهایی یابد، به کشف و اختراع و ابتکار دست بزند و اندیشه، محیط و افراد مرتبط با خود را متحول کند. فراغت، در واقعی ترین مفهوم کلمه، هر سه این کارکرد های اساسی را برآورده ساخته و نیاز انسان را که با هر یک از آنها مرتبط است، ارضا می کند (ساروخانی، 1370). در چارچوب کارکردهای کلی سه گانه ای که برای اوقات فراغت برشمردیم، کارکردهای جزئی متنوعی نیز قابل شناسایی اند که می توان هر کدام از آنها را سرفصلی برای فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه) قرار داد، از جمله: کسب اعتماد به نفس به نظر روان شناسان، هر نوع فکر و خیالی این گرایش را در خود دارد که به صورت یک واقعیت خارجی جامه عمل بر تن کند و عملی گردد؛ بنابراین می توان گفت نگرش و اندیشه ای که هر فرد درباره خودش دارد، به زندگی او هویت می بخشد و نوع رفتار و شیوه ی زندگانی اش را بر روی این کره خاکی تعیین می کند. صاحب نظران بر این عقیده اند که یأس انسان بعد از هر شکست، به مراتب، تأثیرات ویرانگرش بیشتر از خود شکست است. کسی در برابر شکست تسلیم می شود که به توانایی ها و نیروهای درونی خویش ایمان ندارد. برای ایجاد روحیه ی خودباوری و تلقین مثبت در خویش، ابزاری لازم است تا بتوان با استفاده از آن، به این روحیه ی شکوفاگر رسید. بهترین ابزار و بستر برای ایجاد انگیزه و روحیه ی خودباوری، فعالیت های اوقات فراغت اند که شخص در جریان آنها می تواند در کمال آرامش و آسودگی، نیات درونی خویش را به منصه ی ظهور برساند و به تمرین ایجاد و تقویت این روحیه بپردازد.  2) یافتن درک سیاسی  در برنامه های اوقات فراغت به مخاطبان کمک می شود تا دریابند که کیستند، چه دارند و چه می توانند باشند، چگونه باید خویشتن سازی کنند، چگونه در مقابل هجوم های فرهنگی و ایدئولوژی های استعماری مقاومت کنند، چگونه از آنها انتقاد علمی به عمل آورند، چگونه مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل کنند، چگونه فرهنگ های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهند، چگونه فرهنگ موجودشان را در صورت مطلوب نبودن به فرهنگ مطلوب تبدیل کنند و آن را کمال بخشند و ... . 3) راهیابی تدریجی به فضاهای اقتصادی جوانان در جهان پرشتاب کنونی و به ویژه در شرایط دشوار جوامع در حال توسعه، ناگزیر از این هستند که پس از سنوات تحصیل، خیلی زود به بازار کار و تولید وارد شوند. چنین جوانی، چنانچه در سال های پیش توانسته باشد در اوقات فراغت خود به حرفه ای یا فعالیتی اقتصادی یا علمی نزدیک شود و در سطوحی، خود را و توانایی های خود را بیازماید، در هنگام ورود به بازار کار، نیروی انسانی آزموده و ماهر خواهد بود. بماند که این گونه کارآموزی ها و کسب مهارت ها کمک بزرگی به رشد اقتصادی کشور نیز هست. 4) شناخت مقتضیات زمان از آن جا که معمولاً متون درسی و آموزش های رسمی و نظام اداری کشورها از تحولات روز جهانی فاصله دارند، فعالیت های فوق برنامه هستند که وظیفه ی به روز کردن اطلاعات و توانایی های شهروندان را عهده دار می باشند. همچنین اطلاع یافتن از مباحثات و مجادلات علمی و فرهنگی میان روشنفکران ملت ها و فرهنگ های مؤثر جهانی و نیز تجهیز نمودن خویشتن به فرهنگ خودی، فقط در اوقات فراغت ممکن است.  5) تفریح و گردش و سرگرمی سرگرمی، تفریح و گردش، در واقع پاسخی است صحیح و منطقی به نیازها و غرایز درونی انسان و زمینه ای برای ارتقای فکری و انبساط خاطر و تخلیه ی روحی و روانی می باشد. همان گونه که انسان به پرورش جسمی نیازمند است، به تفریح سالم نیز نیازمند است تا بتواند از این طریق، به آرامش روحی و فکری برسد.  6) تحرّک جسمی و حفظ ورزیدگی یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید: «عقل سالم در بدن سالم». اگر شخص بخواهد بدنش سالم بماند، باید فعالیت های متنوع و مطابق با وضعیت عمومی و مقتضیات سن انجام دهد. پرداختن به انواع فعالیت های ورزشی که به عنوان یکی از ضرورت های انکار ناپذیر برای سلامت انسان مطرح است، در زمان اوقات فراغت، میسر است. به عقیده ی کارشناسان، کم تحرکی و نپرداختن به فعالیت های محرک می تواند عواقب وخیم جسمی و روانی و به ویژه افسردگی روحی به جا بگذارد. بماند که ورزش و نرمش صحیح و برنامه ریزی شده، در ایجاد روحیه ی نشاط و شادابی و اعتماد به نفس، فوق العاده مؤثر است. 7) رسیدن به آرامش فعالیت هایی که انسان در اوقات فراغت انجام می دهد، چون از روی میل و با اشتیاق است و شخص در این راه، انگیزه ی لازم و آزادی کامل برای انتخاب نوع فعالیت را دارد، به همین خاطر، نوعی احساس رضایت و تمدّد اعصاب را در پی دارند. معمولاً افرادی که در کار و اشتغال روزانه ی خود، انگیزه و رغبت لازم را ندارند و از روی اجبار و اکراه به انجام آن می پردازند، به مرور زمان دچار نوعی ناراحتی روانی و عصبی و نیز عدم رضایت و دلزدگی ناشی از کار مداوم و یکنواخت می شوند که شایسته است جهت رفع این معضل که در خارج از محیط کار و اشتغال و بر روی روان انسان نیز اثرات سوء و گاه مخرب برجای می گذارد اقدام لازم و مقتضی انجام دهند. بهترین اقدام در این زمینه، روی آوردن به فعالیت های متنوع اوقات فراغت، مطابق ذوق و سلیقه ی شخصی است تا بعد از یک تمدّد اعصاب و راحتی روان مجدداً تمرکز فکری یافته، به کار و فعالیت بپردازند.  8) بهداشت روانی  برای یک زندگی سعادتمندانه، سلامت جسمانی و سلامت روانی لازم و ملزوم یکدیگرند. برای تأمین بهداشت روانی، فعالیت های متعددی را باید به انجام رساند؛ از جمله، فراهم آوردن شرایط لازم برای تخلیه برخی از فشارهای روانی که در دوره ی اشتغال به کار به انسان وارد می شود. اگر انسان در طول دوره اشتغال، مجبور به تحمل شرایط و اشخاصی باشد که برای او آزار دهنده اند، در دوره ی فراغت می تواند ناراحتی های حاصل از تحمل آنها را به اشکال گوناگون، از جمله هم صحبتی با افراد مورد علاقه ی خویش تخلیه کند. اگر فرصت لازم برای تخلیه ی چنین فشارهایی فراهم نشود، ممکن است تحمل طولانی مدت آنها به نوعی، تعادل روانی انسان را تهدید کند. بررسی های متخصصان تربیت بدنی نشان داده است که بسیاری از ناراحتی های جسمی (ناراحتی های معده، کوفتگی عضلات، سردرد، اسهال، یبوست و ناراحتی های پوستی)، ریشه ی روانی از قبیل ترس، خشم، نگرانی و ناامیدی دارند. از آثار و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و نیز رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی انجام وظایف روزانه است.  9) خودسازی معنوی نماز، تفکر در آسمان و زمین و آفاق و انفس، تدبر در کلام خدا و پیشوایان معصوم، حضور در جماعات مسلمانان، عمل به سفارش های دین درباره ی انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات، دعا، ذکر، محاسبه ی اعمال، مراقبت از نفس، آموختن معارف دین و اخلاق، کسب نشاط برای عمل به واجبات و ...، همه و همه در اوقات فراغت ممکن اند. 10) تجدید قوا فعالیت در قالب برنامه هر قدر هم لذت بخش باشد، باز خستگی هایی به دنبال دارد. بخشی از این خستگی، خستگی جسمانی است که معمولاً با استراحت، از جمله خواب برطرف می شود. بخش دیگری از این خستگی، خستگی روانی است که معمولاً به دلیل مواجهه ی مستمر با یک محرّک به وجود می آید. انسان وقتی به شکل مستمر با محرک واحدی سر و کار داشته باشد، به لحاظ روانی از آن خسته و خواستار تغییر شرایط می شود. این خستگی بسیار مضر است و گاه ممکن است موجب دوری دائمی فرد از چیزی شود. اشباع، یک پدیده روان شناختی است که می تواند موجب ترک کامل یک رفتار شود. در چنین مواردی ضروری است که فرد، جهت دوری از تکرار، تنوع در کار ایجاد نماید. بهترین کاری که شخص می تواند در چنین مواقعی به انجام برساند، برنامه ریزی برای فراغت است تا از این طریق، قوای جسمانی خود را بازسازی کند و بتواند هم از نظر جسمانی و هم از نظر روحی و روانی برای شروع مجدد کار، آماده شود. از این طریق، هم ضریب موفقیت و کارآمدی فعالیت وی افزایش می یابد و هم باعث می شود خللی در میزان انگیزه و ذوق و شوق وی برای انجام دادن آن فعالیت مستمر، ایجاد نگردد. 11) کسب ضریب بالای موفقیّت در آموزش مقیّد شدن و اجبار در فعالیت جسمی و روحی، باعث کاهش راندمان کار می شود و شخص، همیشه خویش را در حصار احساس می کند. اکثر قریب به اتفاق دانش آموزان و دانشجویان، چنین حالتی را در زمان تحصیل دارند. وجود انواع و اقسام فعالیت های آموزشی در زمینه های فرهنگی، مذهبی، هنری، تربیتی، فنی و ... در برنامه های اوقات فراغت، باعث می شود که این اوقات، در واقع نقش زمان حضور در کلاس های رسمی را ایفا کنند؛ با این تفاوت که شخص در این زمان با میل و رضایت خاطر و علاقه ی خویش در سر کلاس های آموزشی حضور می یابد. به همین خاطر، چون این فعالیت ها و زمان استفاده از آنها مطابق سلیقه و ذوق فرد می باشد، باعث افزایش ضریب یادگیری حرفه و آموزش می شوند.  12) داشتن برنامه برای تعطیلات تعداد کلّ روزهایی که در طول سال با تعطیلی مواجه می شویم چند ماه است که این همه فرصت و زمان اوقات فراغت، نیاز به برنامه ریزی و تأمل بیشتر دارد. ملتی موفق و خوش بخت است که حداکثر بهره برداری و استفاده را از زمان ببرد و فرصت ها را غنیمت بشمارد و برای لحظه لحظه ی اوقات، دارای برنامه ی مدون و کارشناسی شده باشد.  13) تمرین حیات اجتماعی یکی از مهم ترین ویژگی های فعالیت های اوقات فراغت، انجام دادن برنامه های گروهی و دسته جمعی است که خود، عاملی است برای زندگی اجتماعی و رشد اجتماعی و نیز در این فعالیت هاست که انسان دوستانی تازه پیدا می کند و از زندگی فردی و تنهایی خویش، رهایی می یابد. زمینه سازی رشد انسان، در شکل گرفتن به موقع بعد اجتماعی وی است. 14) ارتقای مهارت های شناختی اوقات فراغت، مناسب ترین فرصت برای توسعه ی مهارت های شناختی مانند مطالعه، پژوهش، پرسشگری، سخنرانی، گفتگو و شکوفایی استعدادها می باشد؛ زیرا هنگامی که فرد براساس علاقه و انگیزه شخصی، بدون داشتن اجبار و وظیفه رسمی بخواهد در زمینه های متنوع فعالیت داشته باشد، مسلماً تلاش او در چنین شرایط مطلوب و خوشایند ذهنی و روانی از یک طرف در تأمین بهداشت جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود و از طرف دیگر، موجب فراگیری های پایدار در او خواهد شد.  15) بازشناسی و بازسازی شخصیت اوقات فراغت از دو جهت در تعالی بخشیدن به شخصیت، نقش دارد؛ اولاً اوقات فراغت به عنوان مناسب ترین فرصت به انسان این امکان را می دهد تا رفتار فردی و اجتماعی خود را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار داده، با آرامش خاطر، نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری خود به تفکر بپردازد و نقاط قوت و ضعف خود را دریابد؛ ثانیاً اوقات فراغت از آن جهت که فرصت مناسبی برای ظهور، رشد و شکوفایی استعدادها، توانایی ها، خلا قیت ها و نوآوری های فردی می باشد می تواند در تعالی بخشیدن به شخصیت فرد، مؤثر و مفید باشد.  16) آموختن فرهنگ عموم عده ای از صاحب نظران بر این عقیده اند که فعالیت های اوقات فراغت در نهایت موجب رشد و توسعه فرهنگی در جامعه خواهد شد. در اثر فعالیت های سالم از جمله: کتاب خوانی، فعالیت های هنری، شرکت کردن در اردوهای جمعی، انجام دادن فعالیت های جسمانی و ورزشی، انجام دادن فعالیت های فوق برنامه ی عملی، ذوقی و ...، نه تنها از فرصت های بیکاری و بعضاً تمایل به بزهکاری های اجتماعی کاسته می شود، بلکه فرهنگ عمومی اشاعه می یابد و توسعه ی فرهنگی و نشاط و سرزندگی در جامعه افزایش خواهد یافت.  17) شکوفایی خلاقیت ها  خلاقیت یعنی نوآوری انسان. در این زمینه تفکر را به تفکر «همگرا» و «واگرا» تقسیم می کنند. تفکر همگرا تلاشی است برای حل مسأله با روش های سنتی و آموخته شده، در حالی که تفکر واگرا تفکری مبتنی بر روش های نو و تازه است. در تفکر همگرا اندیشه صرفاً روی مسئله متمرکز می شود؛ در حالی که در تفکر واگرا اندیشه بر پدیده های جانبی و حتی دور از مسأله نیز تمرکز پیدا می کند. جهت تأمین فضای لازم برای رشد خلاقیت، لازم است فرد در شرایطی قرار گیرد که ضمن مواجه شدن با مسأله، به دنبال یافتن راه حل آن باشد. دنیس کیور که مطالعات زیادی در زمینه ی اوقات فراغت انجام داده است، می گوید: «اوقات فراغت، فرصتی به فرد می دهد تا انرژی خود را آزاد کند و به خلاقیت و خود شکوفایی نایل شود» (یوسفی، 1372). اﻓﻼﻃﻮن در ﻣﺪﯾﻨﮥ ﻓﺎﺿﻠﻪ ﺑﺮای ﮔﺬراﻧﺪن اوﻗﺎت فراغت ﺗﺄﮐﯿﺪ زﯾﺎدي ﺑﺮ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ و ورزش دارد. ﮐﻨﺖ اﮔﻮﺳﺖ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ، اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ ﻟﺤﻈﺎت اﻣﮑﺎن ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﻧﺴﺎن ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺎرﮐﺲ اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ را در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻓﻀﺎي رﺷﺪ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﻧﺴﺎن ﺗﻌﺮﯾﻒ می کند (سازمان ملی جوانان، 1384). اکثر اندیشمندان و فعالان اوقات فراغت به اتفاق آراء، از جنبه فردی و اجتماعی برای گذران اوقات فراغت مزیت های بی شماری قائل اند که این کارکردها عبارتند از: 1- گذراندن اوقات فراغت، کیفیت زندگی اجتماعی را غنی می سازد. یکی از ملموس ترین کارکردهای اجتماعی اوقات فراغت این است که با تدارک فرصت هایی برای مشارکت افراد و گروه های مختلف در فعالیت های ورزشی، مسابقات، رویدادهای اجتماعی و فرهنگی، لحظات شاد و لذت بخشی را برای شرکت کنندگان فراهم می کند. 2- اوقات فراغت در رشد ابعاد مختلف فردی سهیم است. اوقات فراغت در رشد سلامت جسمی، اجتماعی، عقلانی و روحانی و همچنین در انسجام خانواده نقش فوق العاده مثبتی دارد. 3- اوقات فراغت جامعه را به مکان دلپذیری برای زندگی تبدیل می کند. اوقات فراغت در مطلوب و جذاب کردن سیمای ظاهری و فیزیکی شهرها بسیار مؤثر است. برنامه ریزی و سرمایه گذاری در زمینه ی اوقات فراغت می تواند به نوعی در حفاظت محیط زیست که خود در زیبا سازی و سلامت زندگی بشر تأثیری فوق العاده دارد کمک کند. 4- اوقات فراغت از استفاده های ضد اجتماعی و بزهکارانه از وقت آزاد پیشگیری می کند. اوقات فراغت با تدارک برنامه های سازنده و لذت بخش برای جوانان از طریق فرصت های تفریحی مرتبط با سایر خدمات لازم برای آنها، از استفاده ی ضد اجتماعی یا مخرب وقت آزاد، مانند بزهکاری یا سوء مصرف مواد پیشگیری می کند و یا تأثیرات منفی این نوع استفاده از وقت آزاد را کاهش می دهد. 5- اوقات فراغت روابط میان گروهی و روابط بین نسل ها را بهبود می بخشد. اوقات فراغت با تدارک تجارب تفریحی و فرهنگی مشترک بین گروه های مختلف نژادی، قومی، مذهبی و نسل های مختلف، روابط دوستانه و مودت میان گروه ها را بهبود می بخشد. 6- اوقات فراغت پیوندهای میان ساکنان محله و جامعه را تقویت می کند. اوقات فراغت می تواند از طریق ترغیب و تشویق ساکنان یک محله یا اجتماع برای مشارکت در طرح های داوطلبانه و برنامه های خدماتی و رویدادهایی که برای بهبود و ارتقای روحیه شهروندی صورت می گیرد، پیوندهای میان ساکنان یک محله، منطقه یا شهر را تقویت کند. 7- برطرف کردن نیازهای گروه های جمعیتی خاص. اوقات فراغت برای کمک به گروه های جمعیتی خاص، مانند معلولان جسمی و ذهنی، می تواند با تدارک خدمات تفریحی- درمانی در مراکز درمانی و برنامه ریزی برنامه های اجتماعی محور، در طیف گسترده ای از معلولیت ها به افراد خدمات ارائه کند. 8- اوقات فراغت به حفظ سلامتی اقتصادی و ثبات اجتماعی کمک می کند. صنعت اوقات فراغت همراه با صنعت گردشگری، در حال حاضر بزرگ ترین و گسترده ترین صنعت جهان محسوب می شود، به طوری که فقط سهم اوقات فراغت در تجارت جهانی، سالانه حدود چهارصد میلیارد دلار برآورد شده است. 9- اوقات فراغت زندگی فرهنگی جامعه را غنی می سازد. جلوه های حیات فرهنگی هر جامعه به طور سنتی در هنرهای زیبا، هنرهای نمایشی، رویدادهای فرهنگی، ورزشی و برنامه های خاص نمود پیدا می کند. 10- اوقات فراغت، سلامت و امنیت اجتماعی را ارتقاء می دهد. از آشکارترین آثار تفریحات اجتماعی در قالب برنامه های متنوع ورزشی و سایر فعالیت های جسمانی، ارتقای تناسب اندام است و طیف گسترده ای از مطالعات، ارزش تمرینات منظم را در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، چاقی مفرط و حتی برخی از انواع سرطان ها نشان داده است (اردکانیان، 1389). 2-2- فعالیت بدنی و ورزش در اوقات فراغت به هر گونه حرکت در زندگی روزانه از قبیل کار، تفریح، فعالیت های ورزشی و عملی، فعالیت بدنی گفته می شود. در واقع فعالیت جسمانی طیف گسترده ای از فعالیت با شدت های مختلف از قبیل قدم زدن، دویدن، پریدن و فعالیت های ورزشی را شامل می شود. فعالیت فیزیکی مناسب باید در تمام روزهای هفته یا حداقل پنج روز در هفته انجام شود تا اثرات بهداشتی مثبت داشته باشد و فعالیت جسمانی شدید نیز باید سه روز در هفته انجام شود (سازمان بهداشت آمریکا، 2002). مردم در چهار حوزه عمده زندگی خود فرصتی برای فعالیت جسمانی دارند: 1- محل کار 2- رفت و آمد 3- وظایف خانگی 4- اوقات فراغت (گزارش جهانی سلامت، 1381). انجام فعالیت بدنی مناسب در بیشتر روزهای هفته به طور اساسی می تواند موجب کاهش خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی و کاهش عوامل خطر سرطان، دیابت نوع دوم و فشار خون بالا شود و همچنین سبب بهبود متابولیسم گلوکز، کاهش چاقی و کاهش زمان انتقال دوره ای و افزایش سطح آنتی اکسیدان ها می گردد و موجب بهبود سلامت عضلات و استخوان ها، کنترل قد و کاهش علائم افسردگی می شود. افزایش سلامت روانی، کاهش استرس، اضطراب و افسردگی، کمک به پیشگیری یا کنترل مشکلات رفتاری در جوانان مانند: سیگار کشیدن، مصرف الکل یا سایر مواد مخدر، رژیم غذایی ناسالم، پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز، از مزایای دیگر فعالیت بدنی مناسب است (سازمان بهداشت جهانی، 2003 و موروو همکاران، 2004). فعالیت بدنی از اولویت های سلامت عمومی می باشد. فعالیت بدنی کافی و منظم از عوامل اصلی حفظ و ارتقای سلامت در سراسر دوره ی زندگی است (سایت سازمان بهداشت جهانی). افزایش فعالیت جسمانی در اوقات فراغت بر افزایش سلامت روانی مردان تأثیر مثبتی دارد (وندل و همکاران، 2004). فعالیت بدنی یکی از پیش شرط های اصلی رشد و سلامتی و پایه و اساس یک زندگی سالم و شاداب است که در ایجاد آرامش روانی و رشد بالقوه ی عادات و نگرش های مثبت در زندگی نقشی به سزا دارد. فعالیت بدنی عبارتست از هر گونه تحرک بدنی که مستلزم هزینه ی انرژی باشد (سینها و همکاران، 2002). نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه ی فواید فعالیت های بدنی نشان می دهد که انجام فعالیت های بدنی منظم و داشتن سبک زندگی فعال، از اجزای اصلی حفظ و بهبود سلامت جسمی و روانی در جامعه است (جیمز و هیل، 2005). افرادی که به فعالیت های ورزشی می پردازند، کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند، مشکلات جسمی و روحی کمتری از خود نشان می دهند و در مقایسه با افرادی که به این فعالیت ها نمی پردازند از سلامت بیشتری برخوردار هستند (تورلیندسون و همکاران، 1990). به هرگونه فعالیت جسمانی که توسط سیستم عضلانی- اسکلتی تولید شده و نیاز به مصرف انرژی دارد، فعالیت بدنی گفته می شود (سازمان بهداشت جهانی، 2003). لارسون معتقد است، فعالیت بدنی یک نظام اصلی است که همه نظام های فرعی دیگر را زیر پوشش خود دارد. وی فعالیت بدنی را تکامل یافته اصطلاح هایی چون تمرین بدنی و فرهنگ بدنی در گذر تاریخ می داند (فتحی، 1388). فعالیت بدنی در رشد و نگهداری سیستم های ارگانیک مؤثر است. با فعالیت های جسمانی اندام های بدن به طور مرتب و منظمی کار می کنند و به مرور باعث توسعه و رشد حرکت و کنترل مغزی و عصبی- عضلانی بهتر حرکات می شوند و در ادامه حرکات زائد و غیر ضروری کمتر شده و در نتیجه هماهنگی مهارتی بهبود می یابد. بنابراین فعالیت بدنی، فرد را در روند تکامل پیش خواهد برد؛ به طوری که او به عنوان یک موجود سالم و شاد، قابلیت بهتری برای انجام وظایف روزمره ی زندگی کسب خواهد کرد. فعالیت های جسمانی و ورزش باعث رشد انسان ها در ابعاد جسم و روح می گردد؛ لذا توجه به این پدیده مورد توجه بسیاری از جوامع، جهت استفاده در سطح کلان قرار گرفته است (آبکار، 1385). یکی از اهداف مهم اجتماعی تربیت بدنی و فعالیت های بدنی، حفظ سلامت اجتماع به واسطه سلامت فردی است. به گونه ای که از مجموع اعضای سالم و تندرست، جامعه ای سالم به وجود آید و زمینه ی مساعدی برای ایجاد شرایط زندگی بهتر، کاهش میزان انحرافات اجتماعی و کسب شادابی و نشاط عمومی اعضای خود را مهیا کند. بنابراین، شیوه ای که اعضای جامعه بر اساس آن اوقات فراغت خود را سپری می کنند، اهمیت اجتماعی بسیار دارد. یعنی کیفیت برنامه ریزی و طراحی برنامه های مربوط به تفریحات سالم اجتماعی، برای پر کردن اوقات فراغت اعضای جامعه ابزاری ارزشمند در راستای تحقق اهداف اجتماعی تربیت بدنی محسوب می شود و توجه ناکافی یا جدی نگرفتن اوقات فراغت اعضای جامعه، به ویژه در میان جوانان، زمینه مستعدی برای بروز رفتارهای ناهنجار مانند بی بند و باری، اعتیاد یا سایر فعالیت هایی که به نوعی مغایر با معیارهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه است فراهم می کند. همچنین برای جلوگیری از انحراف تفکر نسل جوان به سوی جاذبه های غیر واقعی و تأمین سلامتی اجتماع، پرداختن به ورزش و فعالیت بدنی، پدیده ی اجتماعی مفیدی است و داشتن اوقات فراغت کافی و برنامه ریزی و تهیه امکانات مورد نیاز برای تفریحات سالم اجتماعی بسیار مهم است. ورزش و فعالیت های بدنی در سنین بزرگسالی، خواه در جهت افزایش قوای جسمانی و بدنی یا روانی- اجتماعی- عاطفی باشد و خواه به منظور توسعه ی میزان آگاهی ها و یادگیری، به صورت کاملاً هدفدار طراحی می شود؛ چرا که امروزه تربیت بدنی و ورزش بخش مهمی از برنامه های کلی تربیتی نسل جوان را تشکیل می دهد و در هر جنبه و زندگی انسان یعنی کیفیت و کمیت، آثار جهانی فردی و اجتماعی مشاهده می شود. حفظ تندرستی، آمادگی های دفاعی، کسب نشاط و توجه به بهداشت فردی و اجتماعی برای آماده سازی نسل جوان مهم و ضروری است که این مهم، از طریق توسعه ی دانش و مهارت های حرکتی، تقویت قوای جسمانی، فعالیت در جنبه های روانی، عاطفی و اجتماعی ورزش و لذت بردن از برنامه های مختلف ورزشی سالم به دست می آید (محرم زاده، 1384). جوانان هر کشوری آینده سازان آن کشور به شمار می روند. عادت ها و نحوه ی گذراندن اوقات فراغت این قشر در حال حاضر زمینه ساز فعالیت های آینده ی آنان در جامعه است. عالم جوانی آمیزه ای از شوق و اشتیاق، احساس و اندیشه در زندگی انسان است. جوانان شریان گرم و حیاتی جوامع، وجدان آگاه و بیدار ملت ها و بازوان کارآمد و توانای دولت ها به حساب می آیند (آبکار، 1385). ورزش به عنوان یک پدیده ی اجتماعی و فرهنگی است که افراد را در یک شبکه ی اجتماعی که دارای روابط اجتماعی پیچیده است به تعامل و کنش متقابل وا داشته است و عرصه ی ظهور رفتارها، نگرش ها، ارزش ها و بازنمایی های معنادار قرن حاضر شده است (فتحی، 1388). در دنیای پسا صنعتی، حدود نیمی از ساعات بیداری جوانان، وقت آزاد است و جوانان اروپایی نیز در همین حدود یا اندکی کمتر دارای وقت آزاد هستند. در حالی که در آسیا ظاهراً یک چهارم تا یک سوم از زمان بیداری جوانان به فراغت اختصاص دارد (لارسونو همکاران، 2002). بررسی ها نشان داده که تفاوت های سنی بیش از تفاوتهای جنسی در نحوه ی گذراندن اوقات فراغت افراد اثرگذار می باشند به طوری که جوانان، آشکارا بیش از افراد میانسال یا بزرگسال به فعالیت های تفریحی پر جنب و جوش روی می آورند (جعفری، 1381). داشتن فعالیت های فیزیکی منظم در اوقات فراغت، همانند پیاده روی و قدم زدن، فرد را از مبتلا شدن به بیماری زوال عقل، آلزایمر، بیماری های قلبی- عروقی و دیابت نوع اول در سنین بالا می رهاند (میا، 2005، گانگ هو، 2007). به عقیده زیمل در قلمرو اوقات فراغت است که ماجراجویی رخ می دهد. ماجراجویی، این فرصت را برای فرد فراهم می آورد که هرچند کوتاه، از اجبارها و محدودیت های نظم اجتماعی رها شود و نوید هیجان، نوآوری و خود شکوفایی را می دهد. آنچه او مطرح می کند یکی از جنبه های بسیار مهم و فراگیر زندگی مدرن است. مفهوم ماجراجویی، فعالیت های گوناگونی را در بر می گرفت که شامل رقابت های ورزشی، سفر، قمار و فعالیت های بیرون از خانه می شود (کیویستو، 1380). هر فعالیتی دارای کارکردی مثبت و منفی است. استراحت، رفع خستگی، جبران صدمات جسمی و روانی، تفریح، رشد شخصیت، پرورش استعدادها، ایجاد پیوندهای اجتماعی، رشد جسمانی، ایجاد تهییج، گریز از یکنواختی، حس استقلال و آزادی، یاد ایام گذشته، فرصت خطر کردن، حس موفقیت، جنبه ی اکتشافی بودن، وضوح ارزش های تمرین حل مشکلات، تجدید قوای روحی، بهداشت روانی و درک زیبا شناختی جزء کارکردهای مثبت اوقات فراغت هستند و اگر فراغت با برنامه ریزی مناسب و فعالیت های مفید پر نشود، حالت خاص خود را از دست می دهد و فرد را به سوی استفاده از روش های غلط برای پر کردن این زمان سوق می دهد و کارکردهای منفی آن نمایان می شود (هندری و دیگران ، 1381). فعالیت های اوقات فراغت به عنوان سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی که هنگام آسودگی از کار روزمره با شوق و رغبت انجام می گیرد، معنی شده است. کارکردهای اصلی این فعالیت ها، رفع خستگی، سرگرمی، تفریح، رشد و شکوفایی شخصیت انسان می باشد (گودرزی و اسدی، 1379). کلیه ی فعالیت های ورزشی از لحاظ تقویت عوامل قدرت، استقامت عمومی و موضعی، هماهنگی عصبی- عضلانی و دیگر عوامل مورد نیاز برای زندگی و کار مفید است. افراد با فعالیت های بدنی، مهارت هایی را می آموزند که می توانند از آن ها در اوقات فراغت خود استفاده کنند. جوان می تواند به کمک تفریحات سالم و فعالیت بدنی در اوقات فراغت، علایق و مهارت هایی را توسعه دهد که آن ها را در خوب بودن و بالا بودن میزان اعتماد به نفس و نهایتاً ساختن شخصیتی سالم توانا کند (محرم زاده، 1384). ویس (1993)، در بررسی خود نشان داده است که عوامل تأثیر گذار بر مشارکت در فعالیت های ورزشی شامل سلامت و تندرستی، ارتقا و سطح توانایی بدن، یادگیری مهارت های جدید، برقراری روابط دوستانه، پذیرش در گروه همسالان، حمایت شدن به وسیله دیگران مهم، لذت بردن ناشی از مشارکت مثبت و حداقل تجربه منفی مرتبط با فعالیت بدنی، می باشد. فعالیت های ورزشی با دوستان و برقراری ارتباط با آنها در خارج از باشگاه های ورزشی فواید اجتماعی زیادی به دنبال دارد (آنگر و جانسون، 1995). تورلیندسون و همکاران (1990)، نشان دادند جوانانی که به فعالیت ورزشی می پردازند کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند، مشکلات جسمی- روحی کمتری نشان می دهند و در مقایسه با جوانانی که به این قبیل فعالیت ها نمی پردازند از سلامت بیشتری برخوردارند. بنابراین، شواهد از این عقیده که انجام فعالیت های منفعلانه ی مربوط به اوقات فراغت برای سلامتی جسمی و روانی مناسب نیست حمایت می کند. البته توجه به پاداش های درونی از طریق فعالیت های روانی و حتی جسمانی اثر بخش ترند. تربیت بدنی و ورزش بخش لاینفک تعلیم و تربیت است. علی رغم تربیت بدنی، فعالیت های بدنی (ورزشی) نه تنها تربیت کننده ی بدن است بلکه پا به پای پرورش جسم در نحوه ی تفکر و اندیشیدن منطقی، تصمیم گیری، اعتماد به نفس، جسارت و جرأت، از خود گذشتگی، شجاعت، تکوین شخصیت و اجتماعی شدن مؤثر است. ورزش و فعالیت بدنی وسیله ی ارزشمندی است که امروزه پرکننده ی بخش اعظم اوقات فراغت میلیون ها نفر از مردم جهان است. اوقات فراغت فرصت بسیار مناسب و مطلوبی جهت پرداختن به ورزش است (تندنویس، 1378). 2-4- پیشینه تحقیق وحیدا و همکاران (1385)، در تحقیقی به بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی پرداخته اند. نمونه های این تحقیق را تعداد 360 زن بین 25-40 سال در 13 شهر استان مازندران تشکیل می دادند. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان حمایت اجتماعی و میزان مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین، نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین مشارکت کنندگان در فعالیت های ورزشی با توجه به نوع حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد. علاوه بر این، در این تحقیق نشان داده شد که متغیرهای ورزش کردن اعضای خانواده، ورزش کردن بهترین دوست و آگاهی از سودمندی و فواید ورزش ارتباط معنی داری با میزان مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی دارند. ابراهیمی و بهنوئی گدنه (1388)، در تحقیقی بین جوانان شهر بابلسر، دریافتند که متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی (میزان در آمد، تحصیلات و شغل والدین) و میزان تحصیلات جوانان با گذراندن اوقات فراغت آنها همبستگی دارد. بعلاوه میزان گرایش پسران به انجام فعالیت های زمان فراغت بیش از دختران است. تیبا (1388)، در تحقیقی به بررسی پایگاه اجتماعی- اقتصادی و چگونگی گذراندن اوقات فراغت در بین دانشجویان جوان (29-18 سال) دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی پرداخت. نتایج به این صورت بود که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و انواع فراغت رابطه معناداری وجود داشت. به این شکل که هرچه پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان بالاتر بود، از مقدار انواع فراغت آنها کاسته می شد. نادریان جهرمی و هاشمی (1388)، در تحقیقی که در بین زنان کارمند در مشاغل دولتی ادارات شهر اصفهان انجام دادند، چنین نتیجه گرفتند که انگیزه های افراد برای شرکت در برنامه های ورزشی به عوامل مهمی چون حمایت اجتماعی، وضعیت اقتصادی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، خاستگاه فرهنگی و نگرش خانوادگی، نیازهای شخصی، آموزش و تبلیغات ارتباط دارد. قائدی و همکاران (1389)، در تحقیقی به بررسی تأثیر حمایت اجتماعی و عوامل جمعیت شناختی بر مشارکت زنان شهر لامرد در فعالیت های ورزشی پرداختند. روش تحقیق به صورت پیمایشی و مقطعی انجام شد و تعداد 304 زن در دامنه سنی 20 تا 40 سال در این تحقیق شرکت کردند. محققان به این نتیجه رسیدند که بین حمایت اجتماعی و مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط معنی داری وجود داشت و متغیرهای تحصیلات، درآمد، ورزش کردن اعضای خانواده و دوستان تأثیر معنی داری بر مشارکت ورزشی زنان داشت. همچنین میزان مشارکت ورزشی زنان با حمایت اجتماعی بالا و متوسط، بیشتر از زنان با حمایت اجتماعی پائین بود. در این تحقیق، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان از عوامل مهم تأثیرگذار بر مشارکت ورزشی زنان شناخته شد. اندرسن و وولد (1992)، در تحقیق خود چنین عنوان کردند افرادی که از حمایت والدین و همسالان خود برخوردارند بیشتر از دیگر افراد در اوقات فراغت خود به فعالیت بدنی می پردازند. هانسون و ایزاکسون (1992)، در تحقیقی به بررسی روابط میان جنبه های مختلف شبکه اجتماعی و حمایت اجتماعی و فعالیت بدنی منظم در اوقات فراغت پرداختند. نمونه ی تحقیق شامل 621 نفر از افراد مسن بود که نتایج به دست آمده از این نمونه با نیمی از ساکنین متولد سال 1914 در مالمو سوئد مقایسه گردید. هشت ویژگی متمایز شده از لحاظ مفهومی شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی، مورد ارزیابی قرار گرفت. تمامی شاخص های شبکه ی اجتماعی و دو شاخص از چهار شاخص حمایت اجتماعی به فعالیت عادی بدنی مرتبط بودند. نتایج تحقیق نشان داد، مردانی که از لحاظ اجتماعی فعال بودند و ارتباطات اجتماعی بسیاری داشتند و از مشارکت اجتماعی خود ابراز رضایت مندی داشته و حمایت اطلاعاتی و ابزاری کافی در اختیار داشتند، در فعالیت بدنی بیشتری مشارکت داشته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تأثیر سلامت شبکه ی اجتماعی و حمایت اجتماعی، حداقل در برخی زمینه ها می تواند با فعالیت بدنی مطرح شود. هندری و دیگران (1993)، در پژوهش های خود به این نتیجه رسیدند که علایق و جهت گیری های فراغتی افراد، تحت تأثیر عواملی چون نفوذ خانواده، نظام آموزشی، همسالان، رسانه ها، صنایع تأمین کننده و ترویج کننده برنامه های اوقات فراغت و تحولات اجتماعی مانند افزایش بیکاری جوانان، قرار دارد. اوقات فراغت جوانان را می توان به نوعی تعامل بین نفوذ های زیر بنایی از درون فرد و فضای اجتماعی (به لحاظ خرده فرهنگ و در پهنه گسترده تر جامعه) تلقی نمود. راولند و فریدسون (1994)، در پیمایشی نشان داده اند که مشارکت افراد در فعالیت های ورزشی زمانی ادامه پیدا می نماید که فعالیت بدنی با حمایت اجتماعی همراه باشد. کازینس (1995)، در تحقیقی با موضوع حمایت اجتماعی در ورزش که بر روی 327 زن مسن کانادایی انجام داده بود، چنین عنوان کرد که حمایت اجتماعی تأثیر مثبتی بر مشارکت در فعالیت های ورزشی دارد و زنانی که حمایت اجتماعی اطرافیان و خانواده را دریافت کردند، فعالیت بدنی بیشتری داشته اند. هینی و ایزرائیل (1996)، در مطالعه ای نشان داده اند که حمایت اجتماعی اثر علّی مهمی بر روی رفتارهای مرتبط با سلامت و فعالیت بدنی دارد. کالدول و دارلینگ (1999)، در تحقیقات خودتأثیر عوامل اجتماعی همچون حمایت و کنترل خانواده و دوستان را در بهبود میزان مشارکت جوانان در فعالیت های بدنی مورد تأیید قرار دادند. لسلیو دیگران (1999)، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که عدم حمایت اجتماعی سبب کاهش سطح مشارکت در فعالیت بدنی می گردد. اوزلر و همکاران (2001)، در مقاله ای با عنوان " تأثیرات اجتماعی و فعالیت بدنی کم در میان جوانان دانمارکی" با هدف شناخت بهتر فاکتورهایی که بر فعالیت بدنی تأثیر می گذارند به بررسی رابطه میان عوامل اجتماعی و فعالیت جسمانی کم در جوانان پرداختند. در سال 1979 و 13 سال پس از آن، 317 کودک 18-6 سال در بررسی سلامت مشارکت نمودند. در این گروه تأثیر عوامل خانوادگی در زمان کودکی بر خطر میزان فعالیت بدنی کم با استفاده از رگرسیون منطقی متعدد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده ی این است که زنان جوان سیگاری با میزان تحصیلات کمتر، فعالیت بدنی بسیار کمتری داشته و مردانی که والدین آنها در زمان انجام مطالعات (بین سال1976 و 1978) فعالیت بدنی بسیاری داشتند، در تحقیقات بعدی در سال 1992، غالباً در زمان اوقات فراغت، کمتر دچار بی تحرکی بودند. لیندستروم و همکاران (2001)، در مقاله ای به عنوان " تفاوت های اجتماعی- اقتصادی در فعالیت های بدنی در اوقات فراغت: نقش مشارکت اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی در شکل گیری رفتار سالم "، فعالیت بدنی در اوقات فراغت را با انواع دیگر فعالیت ها بررسی کرد. پرسشنامه ی مورد استفاده در این تحقیق، توسط 11837 مشارکت کننده ی متولدین سال های 1945-1926 در سال های 1992 تا 1994 تکمیل گردید. تأثیرات متغیرهای روانی بر روی اختلافات اجتماعی- اقتصادی در فعالیت های بدنی دوران فراغت با آنالیز رگرسیون منطقی چند متغیری محاسبه شد. نتیجه گرفته شد که امکان دارد برخی از اختلافات اجتماعی- اقتصادی در فعالیت بدنی در اوقات فراغت به دلیل تفاوت در سرمایه ی اجتماعی در میان گروه های اجتماعی- اقتصادی باشد. دانکن و همکاران (2002)، در تحقیقی با عنوان " حمایت اجتماعی در فعالیت بدنی جوانان به بررسی تأثیر منابع و انواع حمایت اجتماعی در فعالیت بدنی جوانان می پردازد. نمونه ی دربرگیرنده ی 372 جوان (میانگین سن 5/12 سال و انحراف معیار استاندارد 63/1) می باشد. نتایج نشان داد که حمایت دوستان در فعالیت ها به طور چشم گیر و مثبتی به فعالیت بدنی جوانان وابسته می باشد. موریس اوکان و همکاران (2003)، در پژوهشی با عنوان «حمایت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی: آیا هر دو در پیش بینی انجام ورزش در اوقات فراغت سهم دارند؟» به روشن ساختن سهم حمایت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی در انجام فعالیت های ورزشی پرداختند و به این نتیجه رسیدند که حمایت اجتماعی و هنجارهای اجتماعی به طور مستقل در درک ما از تغییرات فراوانی فعالیت شدید در اوقات فراغت سهم دارند. واتسون (2004)، در پایان نامه ی خود برای اخذ درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه ساسکاچوان کانادا، با عنوان «تعاملات اجتماعی در گرایش به فعالیت بدنی و تمرین» به تحقیق بر روی 201 شرکت کننده که طی چهار 4 هفته با دیگران تمرین می کردند، پرداخت و به این نتیجه رسید که حمایت اجتماعی نقش محوری و اساسی در تعیین یک رفتار تمرینی ایفا می کند. به طور خاص، اشخاصی که حمایت مثبتی برای تمرین و ورزش از سوی اعضاء خانواده و دوستانشان دریافت می کنند، تمایل بیشتری به تمرین و ورزش دارند. در مقابل اشخاصی که فاقد حمایت اجتماعی از سوی خانواده و دوستانشان هستند به سطوح پایین تری از تمرین و ورزش تمایل دارند. ساچیداناند (2005)، در پایان نامه ی خود برای اخذ درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه پیتز بورگ ایالت پنسیلوانیا ی آمریکا، با عنوان «ادراکات نوجوانان از تربیت بدنی و فعالیت بدنی در اوقات فراغتشان» به بررسی سازه های روان شناسی (لذت، خود کارآمدی، حمایت اجتماعی) می پردازد. این مطالعه با هدف درک و توصیف تأثیر تربیت بدنی بر فعالیت بدنی در اوقات فراغت و بررسی ارتباطات بین لذت، خود کارآمدی و حمایت اجتماعی انجام شد. 663 دختر و پسر سنین بین 13 و 18 سال در کلاس تربیت بدنی از طریق داوطلبان آموزش دیده مورد بررسی قرار گرفتند. لذت، خود کارآمدی و حمایت اجتماعی، با استفاده از پرسشنامه های استاندارد، بررسی شدند. فعالیت بدنی با استفاده از فهرست فعالیت بدنی در تابستان و میانگین دقایق صرف شده برای فعالیت بدنی محاسبه شد. ارزیابی نشان داد که لذت، خود کارآمدی و حمایت اجتماعی، مستقل از یکدیگر وجود ندارند و به نظر می رسد که بر یکدیگر اثر می گذارند. استودولسکا (2006)، در مطالعه خود نشان داد که انجام اوقات فراغت مشروط به پایگاه خاص خانوادگی و همچنین شبکه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. مارکز و مک آلی (2006)، در مقاله ای با عنوان «شناخت اجتماعی فعالیت بدنی اوقات فراغت در میان جمعیت آمریکای مرکزی» به بررسی رابطه میان فعالیت بدنی اوقات فراغت و خودکارآمدی ورزشی، حمایت اجتماعی ورزشی و اهمیت فعالیت بدنی پرداختند. داده های مورد نیاز از 153 نفر (86 زن و 67 مرد) که در اوقات فراغت خود، فعالیت بدنی داشتند صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که افرادی که در زمان اوقات فراغت فعالیت بدنی بیشتری داشتند، از حمایت بیشتری از سوی دوستان برای ورزش برخوردار بودند و اهمیت زیادی به پیامد فعالیت بدنی می دادند. در مورد حمایت از سوی خانواده، تفاوت های چشمگیری مشاهده نشد. نتایج حاکی از این است که حمایت اجتماعی می تواند در افزایش فعالیت بدنی در زمان فراغت، کمک شایانی داشته باشد. وایندیله و همکاران (2007)، در مقاله ای تحت عنوان «رابطه میان فعالیت بدنی اوقات فراغت و استرس، حمایت اجتماعی و پذیرش و مقابله با شرایط» به بررسی روی جمعیت بزرگسالان انتخاب شده به صورت تصادفی در ناحیه ی فلمیش در بلژیک پرداختند. 2616 بزرگسال فلمیشی، سنین 75-18 سال، به عنوان نمونه، پرسشنامه ی خود سنجی را در مورد سلامت روان، فعالیت بدنی و ویژگی های دموگرافی، در حضور کارشناسان تکمیل نمودند و نتایج به دست آمده، حاکی از این بود که افسردگی و اضطراب در میان افراد پر استرس، بیشترین میزان را داشته و به تدریج در گروه های متوسط و بدون استرس کاهش می یافت و میزان مشارکت در ورزش و فعالیت های بدنی اوقات فراغت، در گروه پر استرس بسیار کمتر بوده است. اورسیگا و همکاران (2007)، در مقاله ای به این نتیجه رسیدند که عدم وجود حمایت اجتماعی و عدم رضایت از خود، موانعی جدی برای ورزش روزانه و فعالیت بدنی هستند. این تحقیق به بررسی نقش حمایت اجتماعی و رضایت از خود در شکل گیری میزان پیشنهادی فعالیت بدنی اوقات فراغت بزرگسالان در پنج شهر ایالات متحده آمریکا پرداخت. نتایج نشان دادند که حمایت اجتماعی از طرف دوستان (به جای خانواده) و حوزه رضایت از خود در قابلیت جسمانی مشاهده شده در افراد، به طور چشم گیری به فعالیت بدنی اوقات فراغت مربوط می شوند و همچنین سلامت جسمی نیز به فعالیت بدنی اوقات فراغت مربوط می شود. ترین (2007)، در پایان نامه ی خود برای اخذ کارشناسی از دانشکده ی علوم ورزشی، تربیت بدنی و بهداشت ملکه ی ویکتوریا با عنوان «ارتباط بین حمایت اجتماعی و پایبندی به یک برنامه ی فعالیت بدنی مبتنی بر همسالان در میان دختران نوجوان» به بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و پایبندی به یک برنامه پرداخت. 13 شرکت کننده در مدت یک ماه مورد آزمایش قرار گرفتند و نتایج به این صورت بود که حمایت همسالان اثر قدرتمندی بر روی مشارکت در فعالیت بدنی محسوب می شود و یک برنامه ی فعالیت بدنی با هدف حمایت اجتماعی می تواند راهکار مناسبی به منظور افزایش سطح فعالیت بدنی در دختران نوجوان به شمار آید. سابیستون و کراکر (2008)، در مقاله ای با عنوان «ادراکات شخصی و اثرات اجتماعی به عنوان ارتباط با فعالیت بدنی اوقات فراغت نوجوانان» لیاقت، شایستگی و احساس شخصی از اثرات اجتماعی و فعالیت بدنی را مورد ارزیابی قرار دادند. 857 نوجوان به عنوان نمونه، پرسشنامه ها را تکمیل کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم ادراکات شخصی و تأثیرات خانواده و بهترین دوست بر روی فعالیت بدنی، با استفاده از مدل سازی برابری معادله ی ساختاری مورد تحقیق قرار گرفت و نتیجه گرفته شد که احساس شایستگی، لذت، علاقه، اعتقادات و دیگر رفتارهای برجسته، به طور مهمی مرتبط با فعالیت بدنی نوجوانان است. دوستان می توانند رفتارها و احساسات و ادراکات خود را در نوجوانان تحت تأثیر قرار داده و ممکن است نقش برجسته تری را نسبت به والدین ایفا کنند. بر اساس این تحقیق پسران نوجوان در مقایسه با دختران، باورهای شایستگی بالاتر، ارزش ها، تأثیرات اجتماعی و رفتارهای فعالیت بدنی بیشتری را گزارش کردند. سینت (2008)، در پژوهشی تحت عنوان «نقش حمایت اجتماعی و فعالیت بدنی اوقات فراغت»، به این نکته اشاره داشته است که هردو شبکه های اجتماعی و فعالیت بدنی در آمریکا در حال کاهش می باشد. این پژوهش به اهمیت حمایت اجتماعی در جنبه ی بدنی و روانی تأکید دارد و به بررسی اینکه چگونه عواطف و حمایت دوستانه و انواع فعالیت خاص، با پیامدهای افسردگی در جمعیت بزرگسالان آمریکا (از سن 40 سال به بالا) در ارتباط می باشد، می پردازد و به این نتیجه رسید که مداخله در هر تمرین و انواع فعالیت بدنی با حمایت اجتماعی و شبکه های اجتماعی، هم پیوند شده اند و تأثیر مهمی در سلامت ذهنی افراد دارند. موکسنس و همکاران (2009)، در مقاله ای تحت عنوان «فعالیت بدنی اوقات فراغت، رابطه ی میان استرس و کارکرد روانی در نوجوانان نروژی را تعدیل نمود»، به بررسی اینکه آیا فعالیت بدنی اوقات فراغت، رابطه ی میان استرس و کارکرد روانی (افسردگی، اضطراب و اعتماد به نفس) را در میان نوجوانان نروژی 13-18 سال تعدیل می نماید یا نه، پرداختند و نشان دادند که فعالیت بدنی، پتانسیل تأثیر گذاری بر برخی از متغیرها را دارد ولی شواهد متفاوتی مبنی بر اینکه فعالیت بدنی می تواند استرس و ارتباط آرامش روانی در میان نوجوانان را تعدیل نماید، وجود دارد. میزان زیاد فعالیت بدنی در اوقات فراغت با میزان اضطراب و افسردگی کمتر و میزان احترام به نفس بیشتر، رابطه ی اندکی داشت و تحلیل ها، فعالیت بدنی در اوقات فراغت را به عنوان تعدیل کننده ی رابطه میان استرس و کارکرد روانی معرفی نکردند. گوتیه و دیگران (2010)، در تحقیقی با عنوان «ارزیابی اهمیت حمایت اجتماعی و محیطی برای فعالیت بدنی اوقات فراغت در یک محتوای منحصر به فرد اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی» نسبت به بررسی عوامل تأثیر گزار اجتماعی و محیطی فعالیت بدنی در بین دو گروه زبانی و موقعیت جغرافیایی در محدوده اونتاریوی شمالی کانادا اقدام نمودند. نمونه، متشکل از 256 فرد بالغ بودند که با استفاده از پرسشنامه ی فعالیت بدنی بین المللی، تحقیقات حمایت ورزشی و اجتماعی، همراه با حمایت محیطی مورد بررسی قرار گرفتند. مدل های رگرسیون تعدیل شده در ارتباط با سن و جنسیت مشخص می سازند که حمایت اجتماعی خانواده و همتایان، یک نقش محدودی را در نمونه ی فرانسوی زبان ها در مقایسه با نمونه ی انگلیسی زبان های این ناحیه باز می کند. یافته ها مؤکد آن است که اهمیت حمایت اجتماعی برای فعالیت بدنی بر مبنای وضعیت اجتماعی- زبانی متغیر بوده و حمایت های محیطی نقش محدودی را در بین افراد شمالی بازی می کند. یاون هیوو همکاران (2011)، پژوهشی را با هدف بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی خانواده و دوستان و فعالیت بدنی، در بین 350 شرکت کننده از هفت محله ی لس آنجلس از بین دانش آموزان مدارس متوسطه انجام دادند. مسیرهای پیش فرض با استفاده از مدلسازی معادله ی ساختاری مورد بررسی قرار گرفت و متغیرهای روان شناختی و مشارکت در فعالیت بدنی به وسیله ی پرسشنامه هایی توسط خود افراد ارزیابی شد. حمایت اجتماعی خانواده به عنوان تنها پیش بینی کننده ی معنا دار میزان فعالیت بدنی با ضریب تأثیر 79/0 مطرح می باشد. حمایت اجتماعی اندک خانواده با رفتار بی تحرک، ارتباط بیشتری داشت (β = -0.25). نتیجه ی به دست آمده حاکی از این است که حمایت اجتماعی خانواده در افزایش ارتقای میزان فعالیت بدنی و کاهش رفتار بی تحرک در نوجوانان، نقش به سزایی ایفا می کند. اولیویرا و همکاران (2011)، در مطالعه ای با عنوان «حمایت اجتماعی و فعالیت بدنی اوقات فراغت» اقدام به بررسی تأثیر گذاری چهار بعد حمایت اجتماعی بر روی فعالیت بدنی اوقات فراغت، (سرگرمی، چگونگی گذران، نوع و زمان صرف شده) به وسیله ی افراد بالغ در طی یک دوره ی دو ساله نموده اند. 3253 مستخدم دولتی غیر آکادمیک در یک دانشگاه در شهر ریودوژانیرو مد نظر قرار گرفتند. فعالیت بدنی اوقات فراغت با استفاده از یک سؤال دو بخشی با یک دوره ی مرجع دو هفته ای مورد ارزیابی قرار گرفته و سؤالات در ارتباط با نوع فعالیت بدنی در اوقات فراغت به صورت فردی یا گروهی و زمان سپری شده برای فعالیت خاص مشخص شد. حمایت اجتماعی نیز از طریق بررسی نتایج پزشکی مقیاس حمایت اجتماعی (mos-sss) برآورده شده است. جهت ارزیابی ارتباط بین حمایت اجتماعی و فعالیت بدنی اوقات فراغت، دو روش مختلف آماری به کار گرفته شد : مدل های باینری - دوتایی و رگرسیون - لجستیک چند جمله ای، به ترتیب برای نتایج دو بخشی و چند بخشی. این مدل ها به صورت مجزا برای اشخاصی که اقدام به آغاز فعالیت بدنی اوقات فراغت در اواسط دوره نموده بودند (گروه تعاملی) و نیز کسانی که از ابتدای دوره در فعالیت ها شرکت داشتند (گروه پشتیبان)، تعدیل و منظم شد. نتایج به دست آمده، ارتباطات معنی دار آماری (p < 0.05 ) بین ابعاد حمایت اجتماعی و گروه تعاملی را مشخص کرد. علاوه بر این، بعد حمایت اجتماعی- اطلاعاتی نیز در ارتباط با زمان سپری شده در فعالیت بدنی اوقات فراغت (OR = 2/01 ; 95% CI 1/2-3/9) بوده است. در گروه پشتیبان، حمایت مادی در ارتباط با گروه (OR = 1/80 ; 95% CI 1/1-3/1) بود و بعد تعامل اجتماعی مثبت نیز در ارتباط با زمان سپری شده در فعالیت بدنی اوقات فراغت (OR = 1/65 ; 95% CI 1/1-2/7) مشخص شده است. نتایج به دست آمده نشان دادند که کلیه ی ابعاد حمایت اجتماعی بر روی فعالیت بدنی اوقات فراغت یا زمان سپری شده بر حسب فعالیت خاص، تأثیر داشته اند. یافته ها مؤکد آن هستند که حمایت اجتماعی در گروه تعاملی مهم تر از گروه پشتیبان می باشد. یو و همکاران (2011)، در مقاله ای با عنوان «آنالیز چند مرحله ای ارتباط بین شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی در فعالیت بدنی اوقات فراغت» به بررسی عوامل محیطی و روان شناختی فعالیت بدنی در خانواده های 40 منطقه ی پایین شهر و نامناسب لندن پرداختند. یافته ها معرف موقعیت محکمی برای اثرگذاری شبکه های اجتماعی سطح انفرادی در فعالیت بدنی اوقات فراغت است. دانتن و همکاران (2011)، در مقاله ای تحت عنوان «تأثیرات محیطی و اجتماعی بر فعالیت بدنی اوقات فراغت کودکان» برای مشخص نمودن اینکه آیا میزان و تجربه ی فعالیت بدنی در اوقات فراغت در موقعیت های اجتماعی و محیطی کودکان متغیر است یا نه، به ارزیابی بوم شناختی (121 کودک 13-9 سال) در مدت زمان 4 روز پرداخت. بررسی های الکترونیکی، فعالیت های اصلی، مکان ها، موقعیت های اجتماعی، حالات موجود و لذت بردن را مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان داد که فعالیت بدنی متوسط تا شدید در بیرون از خانه، بیشتر از خانه و یا در خانه ی فردی دیگر بود (all p< 0.05 ). و فعالیت در گروه های بزرگتر مثلاً دوستان، بسیار بیشتر از با خانواده و یا به تنهایی بود (all p< 0.05 ). فنگ (2011)، در پایان نامه ی کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «تأثیر نوع و منابع حمایت اجتماعی بر فعالیت بدنی در اوقات فراغت دانش آموزان سال سوم دبیرستان» به بررسی اختلافات متغیرهای متعدد زمینه ای، منابع حمایت اجتماعی، انواع حمایت و فعالیت های بدنی به عنوان اوقات فراغت، در میان دانش آموزان سال سوم دبیرستان با توجه به تأثیر آن بر منابع و نوع منابع حمایت اجتماعی می پردازد. سوژه های این مقاله ی تحقیقاتی، 466 دانش آموز (206 پسر و 260 دختر) 12-16 سال می باشد. مشارکت کنندگان، پرسشنامه هایی درباره ی حمایت اجتماعی در مورد ورزش و اهمیت توانایی درک شده ی حمایت اجتماعی و فعالیت بدنی در اوقات فراغت را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که جنسیت تأثیر بسزایی بر تفاوت های موجود در حمایت از سوی خانواده، حمایت معلم و حمایت ابزاری دارد و پسران در زمان فراغت، فعالیت بدنی بیشتری دارند. حمایت اجتماعی از سوی خانواده، دوستان و معلمان با فعالیت بدنی به طور مثبت رابطه دارد. سیلوا و همکاران (2012)، در مطالعه ای با عنوان «فعالیت بدنی در اوقات فراغت و حمایت اجتماعی در میان بزرگسالان برزیلی» به بررسی رابطه ی میان حمایت خانواده و دوستان و فعالیت بدنی در اوقات فراغت بزرگسالان پرداختند. مطالعه ی مقطعی مبتنی بر جمعیت پلوتاس در برزیل صورت پذیرفت. فعالیت بدنی اوقات فراغت با نسخه ی وسیعی از پرسشنامه ی فعالیت بدنی بین المللی مورد ارزیابی قرار گرفت. افرادی که قبل از مصاحبه، تمرین یا فعالیت بدنی کمتر و یا مساوی با 150 دقیقه داشتند، به عنوان افراد فعال مد نظر گرفته شدند. حمایت اجتماعی با استفاده از مقیاس حمایت اجتماعی ارزیابی شده بر اساس نوع فعالیت بدنی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به این صورت است که مردان و زنانی که از سوی خانواده و دوستان به طور همزمان حمایت می شدند، سه برابر بیشتر از همتایان خود فعال بودند. در این تحلیل ها حمایت دوستان در مقایسه با حمایت خانواده رابطه ی بیشتری با فعالیت بدنی داشته است. ارتباط با سطح اجتماعی و سن نیز مشاهده گردید. منابع منابع فارسی آبکار، علیرضا. 1385. جایگاه فعالیت های جسمانی در اوقات فراغت دانشجویان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهر. ابراهیمی، قربانعلی؛ بهنوئی گدنه، عباس. 1388. اوقات فراغت و هویت: بررسی جامعه شناختی رابطه اوقات فراغت با هویت شخصی در بین جوانان شهر بابلسر، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پنجم، 14: 148-127. ابراهیمی، قربانعلی؛ رازقی، نادر؛ مسلمی پطرودی، رقیه. 1390. جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و دوم، شماره پیاپی 44. احمدی، سید احمد. 1375. روان شناسی نوجوانان و جوانان: شخصیتی، رفتاری، تحصیلی، شغلی، بزهکاری، تهران، نشر نخستین: شعله. احمدی، خدابخش؛ فتحی آشتیانی، علی ؛ ثابتی، زهرا. 1384. بررسی شیوه های اثر بخش و غیر اثر بخش گذراندن اوقات فراغت در بین فرزندان کارکنان سپاه ،کتابچه خلاصه مقالات سومین کنگره طب نظامی، 15-13، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله ، ص 412. اردکانیان، عباس. 1389. اهمیت اوقات فراغت در ارتقای سلامت جامعه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر. اسدی، علی. 1352. گذران فراغت در رضائیه، تهران: دبیر خانه شورای عالی فرهنگ و هنر، فرهنگ و زندگی، شماره 12. افروز، غلامعلی. 1370. هنگامه های فراغت، زمینه ساز بهداشت روانی و بستر خلاقیت ها، مجله پیوند، شماره 142. الهام پور، حسین ؛ پاک سرشت، محمد جعفر. 1382. بررسی الگوی گذراندن اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه شهید چمران، مجله علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، دوره ی سوم، سال دهم، شماره های 3و4 ، صص 62-39. امیرتاش، علی محمد. 1383. فوق برنامه و اوقات فراغت با تأکید بر فعالیت های ورزشی، مجله المپیک، سال دوازدهم، شماره 2 پیاپی، تابستان ، صص 37-51. برازنده، علی. 1377. بررسی عوامل مؤثر در گذراندن اوقات فراغت کارمندان بانک مرکزی، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی. بیوک آﻗﺎزاده، ﺑﻬﺮوز. 1385. ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﺤﻮه ﮔﺬران اوﻗﺎت ﻓﺮاﻏﺖ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﭘﻴﺎم ﻧﻮر ﻣﺸﮕﻴﻦ شهر، داﻧﺸـﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت. پاپلی یزدی، محمد حسین ؛ سقایی، مهدی. 1385. گردشگری؛ ماهیت و مفاهیم، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)، تهران، چاپ اول. پاک سرشت، سلیمان. 1385. مصرف اینترنت در سبک های فراغتی جوانان تهرانی، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 5 ، سال دوم. بهار و تابستان 85. پور اسماعیل، احسان. 1385. بهره وری از اوقات فراغت با توجه به نظرات جامعه شناسان و مقایسه ی آن با آموزه های حیاتی، پژوهش دینی. زمستان، شماره 14، صص 206-184. پهلوان، منوچهر ؛ برزیگر، سیده فاطمه. 1390. بررسی گرایش به نحوه ی گذراندن اوقات فراغت در بین دختران مقطع متوسطه شهرستان آمل، فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان. سال دوم، شماره 3، پاییز، صص 66-53. تندنویس، فریدون. 1375. نحوه گذراندن اوقات فراغت دانشجویان کشور با تأکید بر فعالیت های ورزشی، پایان نامه دکتری، دانشگاه تهران. تندنویس، فریدون. 1378. جایگاه ورزش در اوقات فراغت دانشجویان کشور، مجله حرکت، سال اول، شماره 2، پاییز، صص 93-11. تندنویس، فریدون. 1380. جایگاه ورزش در اوقات فراغت زنان ایرانی، استادیار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم، طرح پژوهشی ملی 2445، شورای پژوهش های علمی کشور، مجله حرکت، شماره 12، صص 104-87 . تندنویس، فریدون. 1381. جایگاه ورزش در اوقات فراغت مردم ایران، استادیار دانشگاه تربیت معلم تهران، پژوهش در علوم رفتاری، شماره 4، صص 133-115. توسلی، غلامعباس. 1385. جامعه شناسی کار و شغل، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها. انتشارات سمت. تیبا، مجتبی. 1388. بررسی رابطه پایگاه اجتماعی- اقتصادی و چگونگی گذران اوقات فراغت در بین دانشجویان جوان 29-18 سال دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی، پایان نامه کارشناسی ارشد. تورکیلدسن، جرج. 1382. اوقات فراغت و نیازهای مردم، ترجمه ی عباس اردکانیان، تهران، انتشارات نوربخش. جعفری، جلال. 1381. بررسی عوامل مؤثر بر چگونگی گذراندن اوقات فراغت معلمان شهر رشت ، پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه واحد تهران شمال، ص 61. جلالی فراهانی، مجید. 1390. مدیریت اوقات فراغت و ورزش های تفریحی، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. حاجبی، احمد ؛ فریدنیا، پیمان. 1388. ارتباط بین سلامت روان و حمایت اجتماعی در کارکنان بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر، دو فصلنامه طب جنوب، 12(1): صص74-67. خواجه نوری، بیژن ؛ مقدس، علی اصغر. 1387. بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان گذراندن اوقات فراغت، مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهرستان آباده، پژوهش نامه ی علوم انسانی و اجتماعی، ویژه نامه پژوهش های اجتماعی. دوران، بهزاد. 1385. تأثیر اینترنت بر هویت همالان، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، مجله مطالعات فرهنگی و ارتباطات، بهار و تابستان 85، 2(5):109-136. دورانت، ویل. 1378. تاریخ تمدن (یونان باستان)، ترجمه: امیرحسین آریان پور و فتح الله مجتبایی، انتشارات علمی و فرهنگی. ربانی، رسول ؛ شیری، حامد. 1388. اوقات فراغت و هویت اجتماعی، فصلنامه ی تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، شماره 8، صص 242-209. رجبی، محمود ؛ آقا، هما. 1369. گذران اوقات فراغت دانش آموزان شهر شیراز، مجموعه مقالات اقتصادی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه استان فارس، شماره 4. رحمانی، احمد ؛ پوررنجبر، محمد ؛ بخشی نیا، طیبه. 1385. بررسی و مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه های زنجان، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، شماره 20، پائیز 1385،ص 209. رستگار خالد، امیر. 1383. رابطه کاری خانواده: تفاوت های جنسیتی در برخورداری از حمایت اجتماعی، پژوهش زنان، 2(2): صص 75-55. رستمی، صبا ؛ احمدنیا، شیرین. 1390. تعیین سهم مؤلفه های حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر جوانرود سال 1389، دانشگاه آزاد اسلامی رودهن. رضایی صوفی، مرتضی. 1385. بررسی وضعیت گذران اوقات فراغت دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان رشت و رابطه آن با سطح امکانات فرهنگی و ورزشی، پیک نور، پائیز 85، ویژه تربیت بدنی، صص 98-105. رفعت جاه، مریم. 1387. دختران جوان و اوقات فراغت، مطالعات جوانان،ویژه اوقات فراغت، شماره 13، صص 173-151. رئیسی، فاطمه. 1386. نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و ارائه ی راهکارهایی جهت بهبود کیفیت آن ، فصلنامه ی مطالعات فرهنگی- دفاعی زنان، سال سوم، شماره 4. زمان زاده، وحید ؛ حیدر زاده، مهدی ؛ عشوندی، خدایار ؛ لک دیزجی، سیما. 1386. ارتباط بین کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی در بیماران دیالیزی، مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 29(1): صص 54-49. زارعی، علی ؛ تندنویس، فریدون. 1382. مقایسه ی نحوه ی گذراندن اوقات فراغت دانشجویان علوم پزشکی کشور با دانشجویان غیر پزشکی و آزاد، نشریه ی علوم حرکتی و ورزش، جلد اول، شماره 2، صص 25-18. سارافینو، ادوارد. 1998. روان شناسی سلامت، ترجمه ی سید علی احمدی، ابهری و همکاران. 1387. انتشارات سید، تهران. ساروخانی، باقر. 1370. درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، تهران، انتشارات کیهان. سازمان ملی جوانان. 1383. تدوین راهبردهای ملی گذراندن اوقات فراغت جوانان، جلد سوم، پیش نویس طرح سند، مهندسان مشاور فرنهاد. سازمان ملی جوانان. 1384. اوقات فراغت و سبک زندگی جوانان، گروه اجتماعی- فرهنگی، دفتر مطالعات و تحقیقات تهران. سالنامه آماری استان یزد. 1390. دفتر آمار و اطلاعات معاونت برنامه ریزی استانداری یزد. شاطریان، محسن ؛ اشنویی، امیر ؛ گنجی پور، محمود. 1391. تحلیل فضایی نحوه و میزان گذراندن اوقات فراغت نمونه موردی بافت قدیم و بافت جدید شهر کاشان، تهران. شریفیان، اکبر. 1380. عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه شاهد، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 15 و 16. شفرز، برنهارد. 1388. مبانی جامعه شناسی جوانان، ترجمه ی کرامت الله راسخ، نشر نی، تهران. 288ص. شیخعلی زاده هریس، محبوب. 1387. رابطه شرکت منظم در ورزش و رفتارهای اوقات فراغت در نوجوانان شهر گرگان. پژوهش در علوم ورزشی. دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران. عبدلی، بهروز. 1386. مبانی روانی و اجتماعی تربیت بدنی و ورزش، چاپ دوم، انتشارات بامداد کتاب. 184ص. عصاره، علیرضا. 1377. خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان، مجله علوم تربیتی پیوند، شماره 225. عطایی سعیدی، حامد ؛ ناصری راد، محسن ؛ محبی، سیده فاطمه. 1388. اثر سنجی برنامه های اوقات فراغت دختران دانش آموز، دانشگاه تبریز. علمدار، ایمان. 1391. بررسی وضعیت رفاه و تأمین اجتماعی جوانان در کشور، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حوزه ی مشاورین جوان. علوی زاده، سید امیر. 1387. بررسی چگونگی و نحوه ی گذراندن اوقات فراغت بانوان شهر کاشمر، نشریه علوم اجتماعی جمعیت، تابستان87، شماره 64، صص 84-61. علیزاده، محمد حسین. 1379. بررسی چگونگی گذراندن اوقات فراغت جانبازان و معلولین (با تأکید بر نقش تربیت بدنی و ورزش)، استادیار دانشکده ی تربیت بدنی دانشگاه تهران، مجله ی حرکت، شماره 6 ، پاییز، صص 39-23. فتحی، سروش. 1388. تبیین جامعه شناختی مشارکت ورزشی دانشجویان، پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال سوم، شماره 4. فکوهی، ناصر ؛ انصاری مهابادی، فرشته. 1382. اوقات فراغت و شکل گیری شخصیت فرهنگی، نمونه موردی دو دبیرستان دخترانه شهر تهران، انسان شناسی، دوره اول، شماره 4، صص 89-61. قائدی، هادی ؛ نوبخت، رضا ؛ دانشجو، عبدالحمید. 1389. تأثیر حمایت اجتماعی و عوامل جمعیت شناختی بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (مطالعه موردی زنان شهر لامرد)، فصلنامه زن و بهداشت، شماره 2، تابستان 89. قدسی، علی محمد. 1382. بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی، پایان نامه دکتری رشته جامعه شناسی، دانشگاه تربیت مدرس. کاشانی، علی. 1384. جوان در اندیشه ی استاد مطهری، مجموعه مقالات سازمان آموزش خراسان رضوی، مشهد. کرباسی، منیژه. 1383. مسائل نوجوانان و جوانان، دانشگاه پیام نور، تهران. کوشافر، علی اصغر. 1380. فرهنگ ورزش های تفریحی، فصلنامه ی ورزش، شماره 21، صص 83-76. کیویستو، پیتر. 1380. اندیشه های بنیادی در جامعه شناسی، ترجمه ی منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی. ص 178. گاچل، رابرت جی و دیگران. 1377. زمینه ی روانشناسی تندرستی، ترجمه ی دکتر غلامرضا خوی نژاد، تهران، انتشارات آستان قدس رضوی. گزارش جهانی سلامت. 1381. کاهش خطر، ارتقای زندگی سالم. چاپ اول، تهران، انتشارات مؤسسه ی فرهنگی ابن سینا با همکاری وزارت بهداشت و سازمان جهانی بهداشت. گودرزی، محمود ؛ اسدی، حسن. 1379. تحلیل میزان و نوع فعالیت های فراغتی و ورزشی استادان دانشگاه تهران، نشریه حرکت، شماره 4، بهار 79، صص 21-36. محرم زاده، مهرداد. 1384. مبانی روانی- اجتماعی در تربیت بدنی، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، گروه تربیت بدنی. موموندی، افسر. 1380. بررسی چگونگی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان شهر ورامین، تهران، انتشارات اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران. مهرابی زاده، مهناز. 1380. رابطه ی حمایت اجتماعی با عزت نفس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان شهر اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. نادریان جهرمی، مسعود ؛ هاشمی، هاجر. 1388. مشارکت در ورزش های تفریحی (انگیزه ها و پیش فرض ها در جنبه های تفریحی ورزش)، پژوهش در علوم ورزشی. واعظ موسوی، محمد کاظم ؛ مسیبی، فتح الله. 1386. روان شناسی ورزشی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت). وحیدا، فریدون ؛ عریضی، فروغ ؛ پارسا مهر، مهران. 1385. بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (مطالعه موردی : زنان استان مازندران) ، نشریه علوم حرکتی و ورزش، جلد اول، شماره 7 ، سال چهارم (بهار و تابستان) ، صص53-62. هندری، لئوبی ؛ شاکسمیت، جانت ؛ گلندینینگ، انتونی. 1381. سبک های زندگی جوانان و اوقات فراغت، ترجمه مرتضی ملا نظر و فرامرز ککولی، انتشارات نسل سوم. هومن، حیدر علی ؛ لیوارجانی، شعله. 1387. بررسی اعتبار، روایی و هنجارهای پرسشنامه حمایت اجتماعی SSQ برای دانش آموزان مقطع متوسطه، مجله علوم تربیتی، سال اول، شماره اول، صص 162-147. هیوود، لس. 1384. اوقات فراغت، ترجمه محمد احسانی، تهران، انتشارات امید دانش. یوسفی، باقر. 1372. چگونگی گذران اوقات فراغت، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش، تهران، شماره 1، مسلسل 13. منابع غیر فارسی Anderssen, N; Wold, B. 1992. Parental and peer influences on leisure time physical activity in young adolescents. Research Quarterly for Exercise sport. 63(4): 341-348. Ben ari, A; Gil, S. 2004. Weel-being among minority students. Sournal of social work, 4: 215-225. Blane, D; Netuveli, G.N. 2008. Quality of life, health and physiologiecal status and change at older ages. Social science and medicine 66 (7): 1579. Bourdieu, Pierre. 1989. Lesens pratique, Paris: les editions de Minuits. Caldwell, L; Darling, N. 1999. Leisure context, parental control and resistance to peer pressure as predictors of adolescent partying and substance use: An ecological perspective. Journal of leisure research, Vol. 31, No. 1, P. 57-77. Carlson, E. Reyonold & et al. 1979. Recreation and leisure, the changing sence, wadsworh, publishing company, Incbelmont, California, third Ed pp. 1-10. Cobb, S. 1976. Social support as a moderator of life stress. Psychosomatic Medicine, 38, 300-314. Cohen, S. 2004. Social relationships and health. American psychologist, 59, 676-684. Cousins, S. O. 1995. Social support for exercise among elderly women in Canada. Health Promotion International, 19 (4): 273-282. Csikszentmihalyi, M.; Graf, R F. 1979. Psychology today Dec. 13, 84-90, 98-99. Czabak Garbacz, R; Skibniewska, A; Mazurkiewicz, P; Gdula, A. 2002. Ways of spending leisure time by the third year-students of the Faculty of Pharmacy, Medical University of Lublin. Ann Univ Mariae Curie Sklodowska [Med] 2002; 57(1): 257-63. Dimatto, M. R. 1991. The Psychology of health illness, and Medical care. Brooke cole. Drentea, Patricia & et al. 2006. Predictors of improvement in social support, social sciences and medicin, 63: pp (957-67). Duncan, Susan C; Duncan, Terry E; Strycker, Lisa A. 2002. Sources & Types of social support in Youth physical Activity. Oregon Research Institute. American psychological Association Jornal. Dunton, G. F; Liao, Y; Intille, S; Wolch, J; pentz, MA. 2011. Physical and social contextual influences on childrens leisure time physical activity: an ecological momentary assessment study. Dept of preventive Medicine, University of southern California, Alhambra, CA, USA. Eyler, A. & et al. 1997. Physical activity and Women in the United States: An overview of health benefits. Prevalence and intervention opportunities. Womwn and Health, 26: 27-50. Fang, Ya ting. 2011. Influences of social sources and type on Junior High students leisure time physical activity the intermediary of perceived importance. Master's Thesis of physical Education. Fitz Gerald, Michael; Joseph, Anil P; Hayes, Mary; Oregan, Myra. 1995. Leisure activities of adolescent school children. Joournal of Adolescence. Vol 18, Issue 3, pp – 349-358. Ganster, D. C; Victor, B. 1988. The impact of social support on mental and physical health. British Journal of Medicine Psychology, 61, 17-36. Gautheir, Alain P; Lariviere, Michel; Pong, Reymond; Sneling, Susan J; Young, Nancy L. 2010. Assessing the importance of social and environmental supports for leisure time physical activity in a unique socio-cultural and geographical context. International electronic journal of health education, 13: 59-75. Glaser, K; Evandrou, M; Tomassini, C. 2006. Multiple role occupancy and social participation among midlife wives and husbands in the United Kingdom. Int. J. Aging Hum Dev., 63 (1): 27 – 47. Hanson, B. S; Isacsson, S. O. 1992. Social network, social support and regular leisure time physical activity in elderly men. A population study of men born in 1914, Malmo, Sweden. Heaney, C. A; Israel, B. A. 1996. Social networks and social support. In K. glanz, F. M. Lewis, & B. K. Rimer, Health behavior and health education. Teori, research and practice. 170-205. San Francisco, CA: Jossey-Bass. Hsu, Ya Wen; Chou, Chih Ping; Nguyen Rodriguez, Selena.T; McClain, Arianna. D; Belcher, Britni. R; Spruijt Metz, Donna. 2011. Influences of social support, perceived barriers, and negative meanings of physical activity on physical activity in middle schoo students "Jornal of physical activity and health. 8: 210-219. Hu, Gang. 2007. Occupational, Commuting, and Leisure-Time Physical Activity in Relation to Cardiovascular Mortality among Finnish Subjects with Hypertension Department of Health Promotion and Prevention of Chronic Diseases. National Public, Health Institute. Helsinki, Finland. Hultsman, J. 1992. Leisure, history antebellum-America, sociocultural-factor, Journal article. Leisure studies. 11(3), 233-242. James O, Hill R. 2005. Role of physical activity in preventing and treating obesity. J Appl Physiol. 99 (7): 765–770. Katz Gerro, Tally. 1999. Cultural consumption and social Stratification: Leisure activities, musical tasts, and social location. Socialogical perspectives, Vol. 42. No. 40. P, 627-646. Kee, S. A; Johnson, D & Hunt, P. 2002. Burnout and social support in rural mental heulth couselors. Available on: http://www.marshall.edu/jrcp/sp 2002/kee.html. Kenyon, G. S; Mcpherson, B. D. 1973. Becoming involved in physical activity and sport: A process of socialization. In physical activity: Human growth and development, ed. G. L. Rarick, P. 303-332. Academic press, New York. Kubzansky, L. D; Berkman, L. F; Seeman, T. E. 2000. Social conditions anddistress in elderly person: finding frow the Macarthur studies of successful again. Journal of Gerontology; psychological sciences 558, 238-246. Larson, R; Wilson, S; Brown, B; Furstenberg, F. S; verma. S. 2002. Changes in adolescents Interpersonal Experiences. Are they Being Prepared for adult relationships in the Twenty-first century? Journal of research on adolescence, 121-130. Leslie, E. & et al. 1999. Insufficiently active Australian college students: perceived personal, social and environmental influences, preventive medicine. 28, 20-27. Linstrom, Martin; Hanson, Bertil S; Ostergren, Per olof. 2001. Socioeconomic differences in leisure time physical activity: the role of social participation and social capital in shaping health related behaviour. Social science and Medicine 52(2001) 441-451. Marques, David X; McAuley, Edward. 2006. Social cognitive correlates of leisure time physical activity among Latinos. Journal of behavioral medicine, Vol.29. No.3. June 2006. Maslow, A. 1954. Motivation and personality. 1 edition. Mannell, R. C; Kleiber, D. A. (1998). Adoles cont and Adult putterns: A Reassessment, Journal of leisure research, Vol. 30, No. 3 . Miia, Kivipelto. 2005. Leisure-time physical activity at midlife and the risk of dementia and Alzheimer's disease. Aging Research Center Division of Geriatric Epidemiology. Neurotec. Karolinska Instituted, Stockholm, Sweden. Moksnes, Unni K.; Moljord, Inger E.O.; Espenes, Geir A.; Byrne, Don G. 2009. Leisuer time physical activity does not moderate the relationship between stress and psychological functioning in Norwegian adolescents. Mental Health and physical Activity. Doi: 10.1016. Moreno, E. S. 2004. Collectivize social support? Elements for reconsidering the social dimension in the study of social support. The Spanish Journal of Psychology. 7(2), 124. Morrow, JR; Krzewinski Malone, JA; Jackson, AW; Bungum, TJ; Fitzgerald, SJ. 2004. American adults' knowledge of exercise recommendations. Research quarterly for exercise and sport. 75(3):231-7. Okun, Morris A; Ruehlman, Linda; Karoly, Paul; Lutz, Rafer; Fairholme, Chris; Schaub, Rachel. 2003. Social support and social Norms: Do Both contribute to predicting leisure time Exercise? American Journal of Health Behaviour, Volume 27, Number 5, September 2003. pp – 493-507. Oliveira, Aldair J.; Lopes Claudia S.; Ponce de leon, Antonio C.; Rostila, Mikael; Griep, Rosane H.; Werneck, Guilherme L.; Faerstein Eduardo. 2011. Social support and leisure time physical activity: Longitudinal evidence from the Brazilian Pro-Saude cohort." International journal of behavioral nutrition and physical activity. 8: 77. Orsega Smith, Elizabeth. M.; Payne, Laura L; Mowen, Andrew J; Ho, Ching Hua; Godbey, Geoffrey C. 2007. The role of social support and Self-Efficacy in shaping the leisure time physical activity of older adults. Journal of leisure research. Provided by pro quest information and learning. Osler, Merete; Clausen, Jesper O.; Ibsen, Karsten K.; Jensen, Gorm B. 2001. Social influences and low leisure time physical activity in young Danish adults. European Journal of Public Health Vol 11. 2001. No. 2. PAHO. 2002. Pan American Health Organization: Physicalactivity: How much is needed? Washington, USA. Raymore, L.; Godbey, G.; Crawford, W. 1994. Self-esteem, gender and socio - economic status: their relation to perceptions of constraint on leisure among adolescents, Journal of Leisure Research, Vol 26, pp 11-99. Rojek, Chris; Shaw, Susan M.; Veal, A. J. 2006. A handbook of leisure studies, London, polgrave. Rowland, T. W.; Freedson, P. S. 1994. Physical activity, fitness and health in children: A close look pediatrics. 93, 669-672. Sabiston, Catherine M.; Crocker, Peter R.E. 2008. Exploring self-perception and social Influences as cooorrelates of Adolescent leisure time physical Activity. Journal of sport and Exercise psychology, 2008, 30, 3-22. Saint Onge, Jarron M. 2006. Race ethnic and Gender Difference in Depression: The role of social support and leisure time physical activity. University of Houston. Sallis, J. F. & et al. 1987. The development of scales to measure social support for diet and exercise behaviors, preventive medicine. 16, 825-836. Sarason, B. R. & et al. 1987. Interreiations of social support measures: theoretical and practical implications. Journal of personality and social psychology. 52, 813-832. Satchidanand, M. S. 2005. Adolescents perceptions of physical Education and their Leisure time physical Activity. Submitted to the Graduate Faculty of school of Education in partial Fulfillment of the requirements for the degree of Master in science. University of Pittsburgh. Shaw, S. M.; Bonen, A.; Mccabe, J. F. 1995. Do more constraints mean less leisure? Examining the relationship between constraints and participation", Journal of leisure research, Vol. 23, P. 286-300. Shinew, K. J.; Floyd, M, F; Parry, D. 2004. Understanding the relationship between race and leisure activities and constraints: exploring an alternative framework, Leisure Sciences, Vol 26, pp 181-199. Silva, I CM; Azevedo, MR; Goncalves, H. 2002. Leisure time Physical Activity and social Support among Brazilian Adults. Depart of Epidemiology, Federal university of pelotasm pelotusm, Rio Grand do Sul, Brazil. Sinha, R; Fisch, G; Teague, B. 2002. Prevalence of impaired glucose tolerance among children and adolescents with marked obesity. New Engl J Med. 346 (4): 802-810. Snyder, E. Eldon; Spereitzer, A. Elmer. 1989. Social aspects of sports, prentice hall, Englewood cliffs, New Jersey. Stodolska, M. 2006. Transnationalism and Leisure: Mexican Temporary Migrants in the U.S, Journal of Leisure Research, Vol. 38, No.2, p. 143-167. Taylor, S. E.; Sherman, D.; Kim, H. S.; Jarcho, J.; Takagi, K.; Dunagan, M, S. 2004. Culture and social support: Who seeks it and why? Journal of Personality and Social Psychology, 87, 3. Thorlindsson T.; Bernburg JG. 2006. peer groups and substance use: examining the direct and interactive effect of leisure activity, Adolescence: 41 (162): 321 – 39. Thorlindsson, T; Vilhjalmsson, R; Valgeirsson, G. 1990. Sport participation and perceived health status: A study of adolescence. Social science medicine. 31 (5): 551-556. Thoits, P. A. 1986. Social support as coping assistance, journal of consuling and clinical psychology. 55, 416-423. Trinh, Linda. 2007. The Relationship Between social support and Adherence to a peer Based physical Activity program Among Adolescent Girl: A Pilot study. A Thesis submitted in partial Fulfillment of the Requirements for the Degree of Master of Art, in the school of Exercise Science, physical and Health Education. University of Victoria. Unger, Jennifer B.; Johnson, C. Anderson. 1995. Social Relationships and physical activity in Health club Members. American Journal of Health promotion May 1995. Vol 9, No 5, pp – 340-343. www.who.int. Diet and physical activity: apublic health priority. Avalable at: http: //www.who.intsain/ dietphysicalactivity / en. Wegner, L. & flisher, A. & Muller, M. & Lombard, C. (2006). “ Leisure boredom and substance use among high school students in south africa “ , journal of leisure research, Vol. 38, No. 2, P. 249-266 . Wai-yung Kwong, E.; Yui-huen Kwan, A. 2004. Stress management methods of the Community-Dwelling elderly in Hong Kong: implications for tailoring a stress reduction program. Journal geriatiric nurs, 25(2), 102-106. Watson, Jocelyn Dawn. 2004. Social provisions in the Exercise setting. A thesis submitted to the college of Graduate studies and Research in partical Fulfillment of the Requirements for the Degree of Master of science in the college of kinesiology University of Saskatchewan Saskatoon, Saskatchewan. Weiss, R. 1974. The provisions of social relationships, in Z. Rubin (Ed). Doing unto others. Englewood cliffs, NJ: prentice hall. Weiss, R. 1993. Psychology effects of intensive sport participation on children’s and youth: self-esteem and motivation. In. B. R. Chaill and A. J. pear (Eds). Intensive participation in children’s sport, P. 39-69. WHO. 2003. Prevention and health promotion, physical activity, direct and health benetits, WHO. Wendel-Vos GC. et al. 2004. Leisure time activity and health-related quality of life: Cross- sectional and longitudinal associations”. Center for prevention and Health Service Research, Qaul life Res. 2004 Apr; 13(3): PP: 667-677. Wijndaele, K; Matton, L; Duvigneaud, N; Lefevre, J; Bourdeaudhuij, I.de; Duquet, W; Thomis, M; Philippaerts, R.M. 2007. Association between leisure time physical activity and stress, social support and coping: a cluster-analytical approach. Journal of psychology of sport and exercise. Vol. 8. No.4. PP 425-440. Yu, G.; Renton, A.; Schmidt, E.; Tobi, P.; Bertotti, M.; Watts, P; Lais, S. 2011. A multilevel analysis of the association between social networks and support on leisure time physical activity: evidence from 40 disadvantaged areas in London’, Health and Place, 17(5), pp. 1023-1029,

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

آوا کتاب دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید